باشه می گم😥
من یه مدت خیییلی مذهبی بودم یعنی خیلی ها. بعد یه دونه ازین موسسه مذهبیا می رفتم اونجا می گفتن بهتره تا قبل محرم شدن زن و مرد همو نبینن من عین اسکلا دقیقا تا بعد عقد به شوهرم نگاه نکردم. علت اینکه اونم اعتراض نمی کرد این بود که از طرف همون موسسه به هم معرفی شدیم. و اونم فکر می کرد لابد اینطوری درسته. البته اون زیرآبی رفته بود وقیافه منو کامل شخم زده بود😅 ولی من ساده احمق واقعا نمی دونستم چه قیافه ایه. چقدر مامان بابام از دست اینکارام حرص خوردن😣
بعدا دیگه ازونجا اومدیم بیرون بابا همه رو اسکل کرده بودن تو قرن ۲۱😐همه هم دانشجو و مسوول اونجام استاد دانشگاه بود.😞