تو رو خدا بیاین تجربه تون رو راجع افسردگی بعد زایمان بگید
نمیدونم فقط من اینجوری بودم؟
عذاب وجدان و حس دلسوزی و گناه نسبت به بچه م داره منو میکشه
نمیتونم فراموش کنم.. طفلکم
هروقت یادم میفته اشکام سرازیر میشه
فکر کن سر نوزادی که اون همه چشم انتظار دیدنش بودی داد بکشی یا بهش پرخاش کنی.. طفلکت ازت بترسه
من چهل روزه سزارین کردم اما اصلا نداشتم افسردگی
دیگه گاهی اوقات دست خود آدم نیست
خب دست خودت نبوده که گلم.الان هزار برابر بیشتر بهش محبت کن.واسه من اینطوری نبود من دچار وسواس شدم.همش ترس و وحشت داشتم
دیگ یوقتا مغزنمیکشه آدم حرصی میشه اگ واقعا میدونستی افسرده ای دارو میگرفتی گلم
خوب دیگه نکش بچه کارش گریه است شما کارت آرامش از گریه بچه عصبانی نشو
دوست عزیزم تا میتونی گرمیجات بخوره بهتر میشی
آخ عزیزم درکت میکنم.منم سر پسرم که بچه اولم بود این جور شدم خیلی بچه عذاب گشید.من نمیدونستم افسرده هستم اگرنه میرفتم دکتر .الان پشیمونم از رفتارام ولی دست خودم نبود آگاهی نداشتم
از ناشکری میاد
وقتی بچت یه مشکل کوچولو‌داشتهذباشه افسرگی از یادت می ره و فقط خدارو برای بهتر شدن شرایط شکر می کنی
پسر من کم وزن بود زود به دنیا اومد انقدر درگیر وزنگیری و‌خوسحالی برای ۵۰ گرم وزن بودم اصلا افسرگی نفهمیدم چیه
فقط بچم‌نرمال بشع
من سر بچه دومم که دختر بود خداروشکر افسردگی نگرفتم ولی با اینکه عاشق پسر بودم سر آوای افسرده شدم وقتی دومی رو به دنیا آوردم آمدم خونه خوشحال بودم همش میگفتم پس چرا من مثل زایمان اولم نیستم ..حالا می فهمم که چند سال خودم وپسرم رو زجر دادم
