مسلما هر خانوادهای قواعد و اصول خودش رو داره.
اون چارجوب های کلی رو رعایت میکردم ولی کاملا آزاد بودم. هر جا میخواستم اجازه میدادند... اصلا نیاز به جواب پس دادن نبود ولی خودم دقیق میگفتم که کجا هستم یا کجا میخوام برم.از بچگی راحت اجازه میدادند که تولد و اردو برم.
ولی از نظر عواطف و محبت و راحتی خوش نمیگذشت بهم و برای همین مجردی شاد و خوبی نداشتم.