من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فکر کنم درد شانه هستش که محدوده حرکت دست و به مرور کم میکنه
چه جالب نمیدونستم چه اسم عجیبی داره
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
میشه بپرسم علائمتون چی بود منم خیلی شونه هام درد میکنه به خصوص شونه سمت چپم
در مرحله اول درد و التهاب شانه ایجاد می شود که به مرور زمان و بطور تدریجی تشدید می شود. در این مرحله درد تنها در هنگام حرکت دادن شانه دیده می شود، که این وضعیت منجر به کاهش دامنه حرکتی شانه می شود.
در مرحله دوم خشکی و کاهش انعطاف پذیری مفصل شانه رخ داده و درد تقریبا همیشه وجود دارد و با استراحت کاهش پیدا نمی کند. در این مرحله خشکی و محدویت حرکتی شانه افزایش می یابد.
در مرحله سوم کاهش شدید دامنه حرکتی شانه دیده می شود.
در مرحله چهارم خشکی و درد شانه بتدریج کاهش یافته و دامنه حرکتی شانه نیز افزایش می یابد.