ایابه صلاح ومصلحت اعتقاد دارین؟

نظر من اینه که اینا دروغی هست برای التیام درد و رنج 

به صلاح تواینه که الان به جنگ خدانروکه چرااینطورکردی اونطورکردی بروبگیربخواب .به مصلحتت میگم 😂گلم توچکارداری کی معتاده کی فقیره کی مریض ...بارهمه رونمیخادتوبه دوش بکشی ....همه دنیااین پستی بلندی هاست ..اعصابتوخوردنکن .

خدا نمیکنه انتخاب و نتیجه اعمال خودش میکنه

نمیشه که شما بری تو اب ولی  خیس نشی

من بچه ی ژ خانواده ک زندگی خیلی سختی دارن..مصیبت پشت مصیبت ..بچه بودم عمل و انتخابی نداشتم ک اینا نتیجش باشه..واقعا من چند وقته خیلی نا امیدم و توجیه نمیشم

خداکمکت کنه ان شاالله

ببین تلاش یه چیزه

توکل یه چیز

حکمت و صلاحم یه چیز

تو زندگی سختی ها هست

بعضی هاشون آزمایشه که به شرط ایمان خدا صبرش هم میده.بعضی هاشون تقاص بدیه.و بعضی هاشون یه عکس العمل طبیعی.مثلا با خدا ترین فرد هم اگه هر روز فست فود بخوره و بگه خدا مراقبه و مریض نمیشم مریض میشه بد هم مریض میشه.چون قانونه طبیعته.برای بررسی یه زندگی شما باید اصللت و گذشته و حال و ویزگی هاشون رو بدونی تا بلوتوثی قضاوت کنی.شاید ان شا الله ازمایشه.فرق آزمایش با بلا اینه که اونایی که دچار ازمایش میشن با یه صبوری خاصی که ما درکش نمی کنیم میگذرونن.اونایی که تو بلا میفتن جزع فزع میکنن.چون بلا صبر نداره.عقوبته و مجازات.امداد الهی همیشه هست.دعا هم هست.خدا هگ هست.این خانواده شرایطش ن سخته.ولی شاید آدمای خیلی محکمی ان که دارن ازمایش میشن و بناست چیز بزرگی نصیبشون بشه.چیزی بزرگتر لز بچه و سلامتی حتی.قدر و اندازه آدما با هم فرق داره.واسه همین یه نسخه رو همه جواب نمیده.ولی آره

مصلحت تو کارا هست خیلی وقتا

ن والا صلاحشون نیست ادم چی بگه اخه

گناه نه

عمل

مثلا شما وقتی نمک‌میریزی تو‌غذات‌شیرین که نمشه میشه؟

بذار یه داستان واقعی که دیدم برات بگم

یه خانواده میشناسم ۳ تا دختر داشتن پدر خانواده پسر میخواست میگفت دختر نمیخوام به زنش میگفت(زنش بعدا به ما گفت) بعد چند سال خدا بهش بازم پسر نداد شدن ۴ تا دختر یروزی یه اتفاقی پیش اومد هر ۴ تا دختر فوت شدن موندن  یه زن و شوهر که دیگه هیچ بچه ای نداشتن 

کسی که از دور میبینه قضیه واقعی رو نمیدونه میگه شاید خیری توشه

ولی من که قضیه رو میدونم میگم جواب ناشکریه!

منم الان از قضیه ای که شما میگی دورم پس نمیتونم چیزی بگم که واقعیت باشه!

منم ی مدت به این فکر کردم آخر رفتم از یکی پرسیدم بهم گفت که خدا برای هر کسی ی راهی قرار داده که ی سری چالشا و مشکلات داخلش هست اما آخرش تو همین دنیا اینه که به خوشی میرسن (که این همون سرنوشتیه که خدا برامون قرار داده) اما انسان میاد و میگه من اگه از این راه برم خیلی گرفتاری داره پس از ی مسیر میانبر میرم که زودتر به هدفم برسم یا ی راه دیگه رو کلا میره اما توی این مسیر به موانع و بن بستایی میخوره که اگه از راه درست میرفت تا الان رسیده بود، اینجاست که آدم به اشتباه اشتباه خودشو تقصیر تقدیرش میندازه 

اونی که گناه میکنه و خوش و خرمه دچار سنت استدراج شده ! قشنگ اینجا کیفشو میکنه اونطرف دیگه کیف نمیکنه