برادرم یکی دوسال اول رابطه باهم خوب بودن و هیچ مشکلیم نبود!ولی نمیدونم چی شد یهو ورق برگشت داداشم گف من این زنو دوس ندارم البته بگم قبل ازدواج کسی دیگه رو دوست داشت ولی بخاطره یه حرفایی پدر مادرم مخالفت کردن و نگرفتن براش!الان بعد 6 سال زندگی مشترک و داشتن یه دختره 3 ساله باز پاشو کرده تو یه کفش که من این زنو نمیخوام!تورو خدا راه حل بدین
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
گناه اون زن به کنار گناه اون بچه چیه وون چه گناهی کرده که باباش دلش مامانشو نمیخاد میشه اینم توضیح ب ...
گناه بچه اینه تا اخر عمرش باید دعواها و جنگ تو خونشون تحمل کنه... بی مهری و بی توجهی پدرش و نسبت به مادرشو باید به چشم ببینه... خیانت باباشو باید ببینه
بهترین اتفاق زندگیم روز ۹/۹/۹۹ افتاد 😍 خدایا سپاسگزارم
دخترای مردم رو همچین خانواده هایی بدبخت میکنن چرا از اول رفتین خواستگاریش وقتی دل برادرتون با یکی دیگه بود نمیدونم چرا خانواده ها نمیخوان بفهمن ازدواج یه انتخاب شخصیه و فقط میتونن نظر بدن حالم بهم میخوره از این عقاید مسخره تو همه امور دخالت میکنن
متنفرم از سرزنش ولی این وسط خیلیا حروم شدن تا پدر و مادر شما درس بگیرن به زور مخالفت نکنن ، شاید اون ...
والا ما به داداشم گفتیم این ازدواج به صلاحت نیست به هزاران دلیل که با چشمهامون میدیدیم. ولی به احترام به نظر برادرم رفتیم و عقد و...به حدی هم به خانومش و خانوادش احترام گذاشتیم و عزت ،با اینکه اصلااا دختره لیاقتش رو نداشت و خداشاهده هیییچ بدگویی حتی پشتش هم نکردیم به عشق برادرم و انتخابش.ولی دقیقا همونی شد که ما گفته بودیم بهش.جدا شدن.دوره دوستیشون کتک کاری و قهر و قهربازی داشتن همونجوری هم جدا شدن.منتها برادرم عاشق بود و ناسازگاریهاشون به چشمش نمیومد ولی ما داشتیم میدیدیم.الان میگه کاش پاتون رو میکردید توو یه کفش و نمیرفتید برام خاستگاریش
عدّه ای هستن در وَهمِ خود،خداجو و خداپرستن،اما خلقی برای در امان ماندن از شرّشان به خدا پناه میبرن.خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد مگر به خواست خودشان...
میخوام بگم اگه شما مخالفتم نمیکردید و با عشقش ازدواج میکرد هم الزاما خوشبخت نمیشد.استارتر شما عذاب وجدان نداشته باشید.
عدّه ای هستن در وَهمِ خود،خداجو و خداپرستن،اما خلقی برای در امان ماندن از شرّشان به خدا پناه میبرن.خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد مگر به خواست خودشان...