بی خیال باش از کی توقع داری
من زاییدم کسی پیشم نبود نیومد کمک بماند کلی هم تیکه بارم کرد
روز 6 هم با شکم پاره شوهرم اجبار کرد دعوتشون کنم
میری خونشون کار
بعد از دو دقیقه آخ و اوخ کن
هی بگو دکتر گفته کار سنگین نکن و...
سیاستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت فقط چاره سازه
تو يك خانواده كم جمعيت بودم كه خواهر و برادر نداشتم براي همين اول كه ازدواج كردم فكر كردم اينها ادم هستند. همه چيزم رو به خواهر شوهرهام ميگفتم ولي اونها هميشه شمونده بودند و ميخنديدند. به مرور فهميدم چقدر مؤذي هستند و من چقدر ساده بودم. خيلي بهم بي احترامي كردند و من هيچوقت از تري اينكه شوهرم چيزي بهم بگه باهاشون بد حرف نزدم ولي تو دلم مونده و به كارهاشون هر روز و هر لحظه فكر ميكنم
من نفهمیدم چی شد
عروس خون بس یعنی چه؟؟؟؟
عزیزم شما باید با روانشناسی مردتو سمت خودت بکشونی با مشاور های انلاین مشورت کن
کلیدمرد دکترحبشی گوش کن
از خدا کمک بخواه اوضاع روال میشه ان شاالله
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
