اول بگم که نگید حسودی و مادرشه و پسرشه چرا خرج نکنه
اما من دیگه خسته شدم....زندگیم نصف شده از وسط...مادرشوهرم شده هووی من...خودشو برا شوهرم لوس میکنه...پدرشوهرم خسیسه چیزی براش نمیگیره افتاده به جون زندگیه من...
من شوهرمو فقط برا خودم میخام...نمیخام باکسی حتی مادرش شریک شم...توجه شوهرم فقط برا من باشه...الان چندماهه از شوهرم دلسرد شدم...فقط بخاطر بچه موندم که بی مادر بزرگ نشه
وقتیم به شوهرم میگم توروخدا توجهت برا من باشه و مادرت جای مادریش باشه نه اینکه بشه زن دومت ...بهش برمیخوره و میگه حسودی و فلان و دعوامون میشه...
من چیکار کنم که زندگیم برا خودم بشه😔