من تو یازده هفته ام نگفتم به خانواده خودم غریبم مطمئنم کاری ازشون بر نمیاد
یه بسته شیرینی بخر بگو مغز بادومتون تو راهه
دوستان لطفا بیاید اخرین تاپیکم نظر بدین ممنون
اما من همون موقع که تست زدم فهمیدن از بس سر این گریه کردم خدا منو ببخشه که نمیخوامش
سر دخترمم گریه میکردم از ذوق و خوشحالی
من به خواهرم گفتم .
اون گفت.
مامانمم ب مادر شوهرم خبر داد گفت فلانی انگار بارداره چون از وقت ماهانه اش گذشته .اخه اسباب کشی داشتم مامانم و ابجیام نمیذاشتن من کار کنم مادر شوهرم میگفت بیا فلان چیز سنگین و بلند کن مامانمم بخاطر این گفت
شیرینی بخر ببر بعد میپرسن مناسبتش چیه بعد تو سرت و بنداز پایین به شکمت نگاه کن یه لبخند ملیح بزن و پایان خودشون میفهمن.
یه‌جعبه‌شیرینی بابرگه سونوگرافی یاآزمایش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
