من یکیو میشناختم تا ۳۳سالگی خواستگار نداشت(چون تو محیط کوچیک بودن سنش بالا محسوب میشد) بعد ۳۳سالگی دادنس به یکی از فامیلای خودش که معتاد بود، بعد از یه بچه فهمید نمیتونه باهاش زندگی کنه و بخاطر اعتیادش طلاق گرفت.
۲سال بعد از طلاقش یه سرهنگ خوشتیپ رفت خواستگاریش که خونشم تو شهر و بالا شهر بود. چقدرم فهمیده و زن دوست هست مرده.مثل چسب دو قلو می مونن انقدر همو دوس دارن
این فکر شماس من که برعکس فکر میکنم باید دل بزرگ داشت من اتفاقا تو دلم با خودم میگم اوووووه فلانی ع ...
کی گفته...خانمابشینین کنکاش کنم فلانی شوهرش بهترینه وشانس آورده واونقدملکوطلاداره...بعدلذتم ببرن....کاش همه اینقدک شمامیگیدمثبت اندیش بودن من باتوجه ب جوسایت گفتم وکاملادرستم گفتم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یکی میشناسم خانوادش توسن کم میخواستن بدنش به ی پسری پسره گفته بود تو مدرسه براش عروسی میگیرم وضع مالی پسرخیلی بد بود پدرپسره میوه فروش بود کلا فقط میخواستن دخترشونو رد کنن شوهرش بدن چون قیافه انچان نداشت.اولین خواستگارشم همین پسره بود.بعد فهمیدن پسره معتاده بهش ندادن کلا توکف خواستگار بود هرجا میرفت خودشو سرزبون زبون باز جلوه میداد چادر حجاب میکرد طرفو باپوستش میخورد جذب خواستگار کنه.خلاصه الان بای پسر ازدواج کرد وضع توپ خونه ماشین بهترین عروسی براش گرفت ازهمه مهمتر بدون اجازش اب نمیخوره مادر دختره فلانی دخترمو خواستگاری بهمان خواستگاری کرد حالا یکی نیست به مادر بگه تو که میخواستی دخترتو به اون معتاد بدی ازخداتم بود وصلت سربگیره .قیافه هم نداره خداروشکر ولی شانس بزرگی داره .
منم پسر خالم آ در بساط نداشت رفت خواستگاری ی دختر ک باباش پیمانکار بود دادن بهش همه هنگ کردن الان پسر خالم سواری خارجی و بیا و ببین اصلا من موندم چرا پدر بعضی دختر پولدارآ ب کم پول دختر میدن
یکی از اشناهامون خیلیی فقیر بودن علاوه براون بشدت بی ادب و بددهن پسره پولدار و خانواده دارو بافرهنگ رفت خاستگاریش تازه پسره روهم نمیخاست یه جوری اجبار کردن الان یکی از پولدارترین های شهره😂😂😂یه خونه ای داره بیا و ببین