اووو خیلی پیچیده باید ببینی خیالیاشو یادم نمیاد
لیلا عاشق اونیکی پسر اندرکه ۲۷ سال پیش اندر از کایا حامله بوده و بخاطر شرایط بد مالی میدش به یه خانواده دیگه و مادرش دمه مرگ حقیقتو بهش میگه و میاد اندرو پیدا میکنه میشه
دوست پسر قبلیه بیلدیز میاد سراغشو اون محل نمیده از لجش میره با زهرا ازدواج میکنه و طی نقشه بیلدیز طلاق میگیرن
و بعدش زهرا میره با داداش اندر
شاهیکا وارد داستان میشه و داوود
شاهیکا با هالیت میریزه روهم
داوود عاشق بیلدیز میشه
زینب میره با یکی دیگه ازدواج کنه بعد ازدواج علیهان که شب عروسیش فرار میکنه
اووو زیاده اینارو یادم امد فعلا