اول بگم خواهرم جاریمه.الان خونه مادرشوهرم هستم.ویدیو کال گرفته با مادرشوهرم میحرفید.نمیدونست من اینجام.وای صداشو نازک کرده بود با عشوه قربون صدقه مادرشوهرم میرفت😂😂😂مادر شوهرم میگفت دست و گردنم درد میکنه.میگفت الهی دورت بگردم نگفتم نرو ورزش.آخ جای مامانم و آقای خدابیامرزم خالی.میدیدن هاپوی خونمون چه عروس لوندیه😐🤣
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
کار خوبی میکنه مگه حتما باید عروس مادرشوهر دعوا کنن؟یبارم یکی قربون صدقه رفت بدتون اومد
حالا اگه دعوا میکرد خوشتون میومد و طرفداریشو میکردین
نکنه فک کردین مادرشوهرا از شکم مادر شمر ذلجوشن ب دنیا میان
یکم فکرتونو بهتر کنید
ممنون میشم برای مامان شدنم یه صلوات بفرستید دوست مهربونم❤ سلام دردانه ی قلب مادر ، عزیز مادری که هنوز مادر نیست. کوچک دوست داشتنی ام ،هرروز و هرشب چشم انتظار آمدنت هستم .من هیچگاه از این انتظار خسته نخواهم شد و با تمام وجود بی تاب لحظه ای هستم که در وجودم جوانه خواهی زد . دلبندِ شیرینم ، تو بی تاب من نیستی؟ برای آغوش مادرت بی قراری نخواهی کرد؟ بیا و مرا از این انتظار نجات بده . حال که هنوز نزد خدایی ،از او بخواه تورا به آغوش من برساند . به او بگو مادرم دلواپس دیر به آغوشش رسیدنم است...ای تمام هستیِ من ... اکنون حتی نمی دانم با کفش های صورتی می آیی یا آبی ، اما بی نهایت دوستت دارم