نه عزیزم به خانواده پسره هم گفته بودن فقط مریصه و چیز خاصی از مریضیش نگفته بودن
کسی راضی نبود برادر شوهرم با اصرار و تهدید به خودکشی خانوادشو راضی کرد الان خیلی پشیمونه
دختره چون فکر میکنه برادر شوهرم دوسش داره خیلی خودشو لوس میکنه .
به بچهاش نمیرسه.مادرش میاد غذای چند روزشون رو میپزه میزاره تو یخجال میره هفته ای دوروزم میاد خونشو تمیز میکنه
برادر شوهرم از ترس مهریه و تشنجش چیزی نمیگه چون یه بار که دعوا کردن قرص هاشو نخورده بود از لج و تشنج بدی کرد و کارش به سی سی یو کشید
جاریم خیلی خودشو لوس میکنه درسته بیماره ولی دیگه میتونه از مس کارای خودش بیاد اما به خودش زحمت نمیده حتی اگه فک میکنه اگه برای رابطه ناز کنه برادر شوهرم بطشتر سمتش کشیده میشه که در واقع کاملا در اشتباهه