و خیلی غریبانه به خاک سپرده شد بچه هاشم کلی گریه میکردن بیچاره ها ولی ما براش قرآن خوندیم و نماز .ولی
امروز فهمیدیم که شوهره کلمحله رو پر کرده که زنم حامله بوده بچه از من نبوده واسه همین از خجالت خودکشی کرده.واقعا نمیدونم.ما میشناختیمش بیچاره رو اصلا چنین زنی نبود.تازه خرج زندگی رو پوشش بود آنقدر مشغله داشت که وقت نداشت .در عوض شوهرش ازینایی بود که
بیکار و مثلا سربه زیر ولی یواشکی نگا میکردن و میومد سوالایی الکی راجبه ماشینو و باغچه میپرسید باهات گرم می‌گرفت.دخترش الان بیمارستانه خبر نداره چی شده.مامانم خیلی ناراحته میگه ما که میشناختیمش باید یه کاری کنیم نداریم ابروش بره ولی بابام میگه ولش کن به ما چه الان باید بری کلانتری شاهد و شاهد بازی درد سره.بیاین در مورد این قضیه نظرتونو بگید لطفاً.ببخشید زیاد بود.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است.ب توچه. بمن چه
مشکوکه چرا خاهرشوهرش گفته الانکه مرده
بعضیا ازخدا نمیترسن واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این طور گفته که تو محله هی نگن تقصیر تو بوده خدا رحمتش کنه اون که باید بدونه خداس که میدونه اون بنده خدا که رفتش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
