من قبلا شاغل بودم بعد به دنیا اومدن بچه م دیگه نرفتم ( شوهرم نذاشت )
۴ سالی میشه شوهرم هم بهم پول نمیداد خیلی سخت میداد
برای خورد و خوراک بهترین چیزا و میخره ولی برای لباس و آرایشگاه و.... من باید به بدبختی بگیرم
یکی از درجه یک هاش هم خونه باباش هیچی نداشت الان شوهر کرده پسر بابا پولدار تا وضعیت من و میبینه هی فخر فروشی میکنه .....
امروز خیلی دلم گرفته بود همش گفتم خدایا من چه گناهی کردم که باید اینهمه سختی بکشم ( خونه بابام از نظر مالی تامین بودم ولی عاطفی نه جو خونمون بد بود)
اینم بگم شوهرم خسیس نیست ولی نمیدونم چرا برای پول من و اذیت میکنه
قبلا تو. یه شرکت کار میکردم مسئول فنی بودم مدیر عامل شرکتمون خیلی ازم راضی بود حتی زمانی که اومدم بیرون بهم گفت هر زمان بیای بهت کار میدم ....
امروز بهم از شرکت زنگ زدن برای کال سنتر و یک سری کارای گارانتی شرکت باورم نمیشد بیمه هم میکنه و فعلا حقوق پایه
فقط باید ساعت اداری از خونه بیرون نرم
خیلی خوشحال شدم اصلا فکرش هم نمیکردم برام کار جور بشه
البته پارسال بهم زنگ زدن بعد گفتن خبر میدیم ندادن