خواهر جون نمیشه نمیتونم یه سال جنگیدم .شرایطشو ندارم پدرم فوت شده دفعه قبل انقد غصه دادم به مادرم داداشمو مامانمو تهدید میکنه رفته بود تفنگ گرفته بود دفعه قبل بیاد اونارو بکشه منم بکشه بعد خودشو پول وکیلم و داییم داد دفعه قبل میترسم همون داداشو دارم دیگه خواهر و برادر ندارم .طلاق بده م نیست اصلا حتی بکوشیش .خوبی هم داره کم نمیزاره واسم .از محبت بگیر تا رابطه خذید خونه همیشه انقد یخچالو پر میکنه جا نداره همش خراب میشه میره یه تمن میده لباسی که دوس دارم و میگیره میاره برام .اما این کارش مثل خوره از تو میخورتم