دو روزه خیلی تو خودمم از سه شنبه شب ظرفا مونده همینجوری کف آشپزخونه پهن کردم بدنم بی دلیل درد میکنه حس کم ارزشی بهم دست میده خواهرم از شیراز اومده خونه مامانمه هرچقدر به شوهرم گفتم ببر منم شبو بمونم گفت هرچقدر میخای برو اما شبا خونه باش تو خونه نباشی من نمیتونم بخوابم گفتم برو پیش ننت بخواب گفت تموم کن نمیخام