من بچه ی اولم . فقط دو بچه ایم
حق نداشتم دوستی داشته باشم . حق نداشتم با همکلاسیام برم پارک و بیرون .
حق نداشتم پامو از خونه تنهایی بزارم بیرون .
حق نداشتم اسم کلاسا و ازمونهای ازمایشی تجربی رو بیارم .
از صبح تا شب خونه .
به من خیلی خانوادم ظلم کردن . برای تموم کارام و زندگیم تصمیم گرفتن .
پول ندادن برم کلاس کنکور .یا تست زنی. شاگرد اول رشته تجربی بودم .
جهزیمو با سلیقه خودشون خریدن .
خیلیییییی ظلم کردن بهم . همش سرکوفت میزدن و میگفتن ساده ای و دخترای فلانیا باهوشن ...
در حالی که دخترای فامیلا و فلانیا از صبح تا شب میگشتن و تفریح و خوشی و بیرون رفتن و اجتماعی بودن .
من چیییی بگم ؟؟؟
اگه بگم میشینی گریه میکنی .