2752
2734
عنوان

بیاین از اولین چیزایی که به نظرمون باکلاس می اومد، بگیم🤗😆

| مشاهده متن کامل بحث + 1876 بازدید | 159 پست

موقع لباس خریدن برا همون عروسی کذایی که تعریف کردم

رفتیم لباس فروشی

یه تاپ و دامن خیلی معمولی انتخاب کردیم

آقاهه گفت رنگ گل‌بهی هم داره

من و خواهرم یهو بهم نگاه کردیم که رنگ گربه ای؟! 😲😳


مرده انقد خندید بهمون


در این فکرم من و دانم که هرگز    مرا یارای رفتن زین قفس نیست    اگر هم مرد زندانبان بخواهد       دگر از بهر پروازم نفس نیست    

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

  

حالا که امضامو خوندی میشه یه صلوات برای ازدواج خوب خواهرم بفرستین من سنم کمه اما نگرانم برای همه چیز و همه کس تورو خدا صلوات بفرستین خدا بهم آرامش بده,ان شاالله خدا بهتون سلامتی بده
2731
😂ماهم رفته بودی عروسی دخترداییم یجوری با چنگال محکم به صورت عمودمیزد روکباب ک کباب نصف بشه همه زناد ...

😆😆😆

در این فکرم من و دانم که هرگز    مرا یارای رفتن زین قفس نیست    اگر هم مرد زندانبان بخواهد       دگر از بهر پروازم نفس نیست    

ما فقیر بودیم حدود ۲۷ سال پیش ،  ۸ سالم بود تا حالا شلیل ندیده بودم رفتیم خونه دوست خانوادگی دختر همسایه که باهامون اومده بودن به میزبان گفت خاله اینا چیه منم بادی به غبغب انداختم گفتم از اون سیبهایی که .... یه دفعه خانومه گفت شلیله عزیزم ... یکی نیست به من بگه پیش نوک وقتی نمیدونی در گاله رو ببند   

کلیپس🤦‍♀️🤦‍♀️میزدی انگار یه کَله دیگه رو سرت بود😂😂

وای اره من یادگاری نگه داشتم یه دونشو😆😆😆😆

در این فکرم من و دانم که هرگز    مرا یارای رفتن زین قفس نیست    اگر هم مرد زندانبان بخواهد       دگر از بهر پروازم نفس نیست    

تلوزیون هر چی تبلیغ میکرد من میرفتم مغازه میگفتم ببخشید فلان چیزو داریدالبته ک نداشتن همیشه منم پولشو نداشتم واسه تفریح میرفتم یه بار رفتم مغازه گفتم ببخشید شوکوپارس دارید گفت بزار تبلیغش تموم بشه بپر بیا مغازه لعنتی فهمیده بود

کالری شماری وزن شروع۷۹.۸۵۰ تاریخ ۲۵آبان۱۴۰۱ هدف اول۷۵🔓  هدف دوم ۷۲🔐هدف سوم ۷۰🔒هدف چهارم ۶۵🔒نه تو می مانی   نه اندوه   و نه هیچ یک از مردم این آبادی...

چند سال پیش با دوستم رفتیم ارایشگاه تا منتظر بودیم نوبتمون شه برامون چای و شکلات اوردن😂😂 تازه اولین بار بود اینجوری می دیدیم یهو صاف نشستیم و لحن صحبتمون عوض شد حس می کردیم وای چقد ما باکلاس و مهم ایم😂😂

حرف به من/پیام ناشناس. 🌻سرگروه زرد🌻تاپیک زندگی سالم وکاهش وزن بامدادخمار 💚خودم عضو گروه سبز💚 رژیم رو از 12 اردیبهشت شروع کردم. وزن شروع:67🤦🏻‍♀️-وزن فعلی:59💪-وزن هدف:57🔒 قد 168 🧍🏻‍♀️🧘🏻‍♀️🚴🏻‍♀️🎾 Don’t stop until you’re proud

من وقتی نوجون بودم همیشه به اندازه غذا میکشیدم همشم ممیخوردم حالا یکی از دختر عمه هام که خیلی ادعا داشت بهم گفت اه چقد بیکلاس ادم باید تا نصفه غذاشو بخوره😁

درتاریخ 99/9/9 من در بهترین شرایط زندگیم هستم                                                                                             چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی🦋چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی🦋پیله ات را بگشا🦋تو به اندازه پروانه شدن زیبایی💖اقایون مثلا محترم درخواست دوستی ندید

چند سال پیش یکی از فامیلای زنداییم اومده بودن خونه مادربزرگم ، پدربزرگم ازگیل خریده بود ولی بچه اونا نمیدونست چیه.

الان اون پسره تو کاندا لامبورگینی سوار. میشه

داستان واقعیه

اینکه دوست داشتنیم تقصیر من نیست خوش شانسیه توئه 😎 یک جذاب مغرور آزاد،  از اونا که تیپهای سنگین و خاصی میزنن 👔ادکلن خاص،سوار ماشین مشکیشون میشن و ساعت 1 شب به بعد تنها تو خیابونا رانندگی میکنن 🚗 در حالی که یه آهنگ خاصو 100 بار گوش میکنن، همونایی که تنها کافه و رستوران میرن... شبا تنهایی قدم می زنن، از دورکه نگاشون میکنی ابروهاشون گره خورده تو هم... همش فکر میکنن، ولی وقتی نزدیک میری و باهاشون صحبت میکنی با نگاه و آرامش خاصی باهات حرف میزنن ! ازاونا که بهترین آدما برا درد و دلن، همونایی که راجبه همه چیز اطلاعات دارن و نگفته می‌فهمن، از اون جذابایی که خیلی سخت اعتماد میکنن ! اگه بهشون دروغ بگی ، سعی نمیکنن ثابت کنن و مچ بگیرن، بلکه...یه لبخند کوچیک با چشای خمار میزنن و آروم پا میشن و میرن...
وای فقط نگاه زن همسایه😂😂😂

آره فکر کنم مامانم خیلی خجالت زده شد

ما اون موقع بچه بودیم معنی خجالت و اینا رو نمیفهمیدیم

در این فکرم من و دانم که هرگز    مرا یارای رفتن زین قفس نیست    اگر هم مرد زندانبان بخواهد       دگر از بهر پروازم نفس نیست    
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687