یبار زنگ زدم ب بابام خاستم بگم بابا یه شیر کم چرب بخربرا بچه م زبونم نچرخید گفتم بابا یه ک ی ر شم چرب بخرو اینقد هول شدم بدون خدافظی گوشیو قط کردم بابام شیروخرید داد ب مامانم اورد خودشم یه هفته نیومد خونه مون
قیافه من🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️
قیافه بابام🤣🤣🤣🤣🤣
قیافه شیر کم چرب😑😑😑😑
یدفه هم خواهر شوهرمو عقد کردن بعدخانواده ی شوهرش پاگشاش کردن منو مادر شوهر و خواهرشوهرم با چندتاازفامیلامون منتظر بودیم پدر شوهرم بیاد دنبالمون تا بریم مادرشوهرم گفت تا آقاجون بیاد من نمازمو بخونم قضا نشه رکعت اول تو رکوع بود ک پدرشوهرم اومد... مادرشوهرمم تا صدارو فهمید تو رکوع گوزید😂😂😂ونمازشو شکوند گفت بریم...منوخواهرشوهرم ازخنده ریسه میرفتیم🤣🤣🤣مادرشوهره هم ب رو خودش نیورد
یه روزم عقد بودم صبح که از خواب پاشدم گردن مامانم قرمز بود یه لبخند حرص درار زدمو به مامانم گفتم ع مامان گردنت چی شداونم یهو جاخورد و سرخ و سفید شد گفت دیشب خورد ب دیوار🤣🤣🤣🤣🤣منم گفتم از این ببعد تو خواب آرومتر راه برو نخوری ب دیوار.....ازاون وقت هروقت جاییم قرمزه میگه چی شد خوردی ب دیوار😂😂😂
سلام دوست عزیز.خوب هستید.امیدوارم خوب، سرحال و سلامت باشی. می خواستم نظرتو در مورد این استخرهای بادی بچه ها که یکی از دوستان گذاشته بدونم. اینم لینکشه.ممنون.
https://www.ninisite.com/discussion/topic/4424167/کدوم-قشنگه?postId=138334575
خیلی خندیدم😂
با اینکه تایپیک قدیمیه منم یه خاطره تعریف کنم
اردو داشتیم منم خیلی ذوق داشتم خیلی بچه بودم ۹ سالم بود
لباس مجلسی ابجیمو قایم کردم بردم اردو😂😂😂
شلوار مدرسمو درنیاورده بودم خجالت میکشیدم اون دامن مجلسی قرمزززز جیغ رو هم پوشیدم با کتونی مدرسه موهامم بلند بود با کلیپس جمع کردم یه ذره مثل سوسانو تو صورتم ریختم🤣🤣همه نگام میکردن احساس شاخی بم دست داده بود🤦♀️😂خیلی تباه بودم..
