آره بخدا.. جاریم خودشو میکشه براشون. همه چی می‌خره میبره خوراکی بوشاک ظروف.. بارها شنیدم میگن ببین چقد برا خانوادش می‌خره برامام بخاطر ردگم کنی و خرکردن بسرمون می‌خره. هرکاری کنیییییی باز حرف درمیارنو قصاوتت میکنن. باورکن تواین یه ماه زندگی کردم بخدا. خسته بودم از دخالت و حرفاشون
ای وای اصلا به شوهرت بد مادرشو نگو، مثلا اگه بحثی چیزی میشه زود نزار کف دست شوهرت. بزار از مامانش بشنوه و بعدش تو بگو عزیزم چون دلم نمیومد ناراحتت کنم چیزی بهت نگفتم... در کل همیشه و توی هر شرایطی باعث ارامش شوهرت باش کاری نکن که ازت فراری بشه بخاطر این بحثا.
باور کن مردها خیلی زود از این بحث عروس و مادر شوهر خسته میشن و اون موقع دیگه احترام بینتون ممکنه از بین بره
عزیزم اول اینکه ادم باید تا میتونه و به خاطر خدا و احترام مادر و سن و سالش ببخشه و کوتاه بیاد و نادیده بگیره و فکر کنه مادر خودش یه حرفی میزنه و با دید مثبت و دلسوزانه برداشت کنه ولی بعصی چیزها خیلی مهمه و اگر رعایت نشه آزار دهنده هست مثلا من خودم خیلی وقتا چون میدونم مادر شوهرم دوست داره فلان لباس را در فلان مهمانی بپوشم به احترام مادر بودنش و به احترام شوارم میپوشم و ناراحت نمیشم ولی انها دوست دارن من ارایش کنم منم روزهای اول عقدم قاطی حرفام گفتم فلان دوستم بهم گفته ارایش کن و منم گفتم من فقط میخوام برای شوهرم خوشگل باشم و اگه همه عالم رژ لب بزنن بازم من نمیزنم و ترجیح میدم صورتم بی روح و بی رنگ باشه ولی خدا ازم راصی باشه نه بنده خدا و گفتم دوستم هی اصرار داشت منم گفتم من جو گیر نیستم و دلیل نمیشه چون همه خانمها فامیل گناه میکنن و ارایش میکنن منم همین گناه را بکنم و من حتی تو جلسات خواستگاری هم با همسرم شرط کردم که جلوی نامحرم ارایش نکنم ....یا گفتم اوج با کلاسی در سادگی و بی ارایشی صورت هست ...خلاصه دیگه خدا را شکر جرآت نکردن بگن ارایش کن یا مثلا متنفرم پابرهنه برن داخل بالکنم یا دم در اپارتمانمون برای همین قاطی حرفام گفتم یه مهمون برام امده بود خیلی کثیف بود و پابرهنه رفت تو بالکن و خانه و فرشهام کثیف شد و اعصابم خورد شد و فرداش کل خانه را تی کشیدم و میخوام فرشها را بشورم خلاصه فهمیدن اگه خانه من پابرهنه برن بعد من فرشهام را میخوام بشورم....یا مثلا میگم دکتر گفته همسرم چربیش بالاس و باید غذای کم چرب بخوره . یه جور غیر مستقیم و از زبان یه فرد ملتبر مثل دکتر یا مشاور یا ....مسایل را میگم . امیدوارم کمکی به تون کرده باشم .و اگه شوهر ادم یه فرد شاد باشه و غصه نخوره و اعصابش خورد نشه .میتونه خیلی محترمانه خط قرمزها را بگه ولی بعضی اقایون مثل همسر من خیلی جوش میاره و بد میگه و بی احترامی میکنه هم به من هم به خانواده اش برای همین من سعی میکنم خودم حل کنم
