وای یه چیز خنده دار بگم
دوستم تعریف کرد داداشش خواسته بره سربازی مامانش گیر داده که باید پتو بالش برات برارم اومده یه بالش براش اماده کنه خلاصه پشم شیشه و اینا گذاشته کم اورده اومده تیکه پارچه و لباس کهنه تمیز هرچی داشتن گذاشته اون تو
این وسطا یه سوتین هم میزاره و میدوزتش
حالا داداشش میره سربازی شب که پادگانن میان شوخی کنن بالشها رو بهم پرت میکنن یهو بالشه پاره میشه😂😂😂😂پشمو سوتین و هرچی توشه میریزه وسط 😹😹😹😹