از حرفای مادرشوهرم خسته شدم

زنگ میزنه حالمو بد میکنه واقعا استرس میگیرم طپش قلب گرفتم از حرفاش 

من و شوهرم از صفر زندگیمون شروع کردیم 

مادرشوهرم سهم الارث شوهرمو بالا کشید و متاسفانه نتونستیم کاری کنیم. کلا خیلییی باهاش مشکلات داشتم و دارم 

همیشه زنگ میزنه بهم میگه به شوهرت بگو ما هیچکس نداریم هیچ پشت و پناهی نداریم خودمون فکرخودمون باید باشیم 

حتی مامانت هم نمیتونه کمک کنه چون خودش قسط داره ( دروغ میگه. میخواد اینکه سهم شوهرمو نداد رو توجیه کنه)

و تو امسال مغازه رو ازت بگیرن میخوای چیکارکنی؟؟ (شوهرم شغلش ازاده) 

همش استرس بهم میده . بخدا طپش قلب میگرفتم از حرفاش 

در صورتی که به ما یه هزاری هم نداده و ما هم هیچوقت هیچی نگفتیم . انقدر زجرم داد ۲ سال هنوزم دست از سرم برنمیداره