دختره دوست پسر داشته هر وقت کات میکردن اینا از خونه میرفتن هر وقت بینشون خوب میشد دوباره بخاطر حسادت جنه میومد پیش دختره
بر میدارن دختره رو میبرن پیش سید و دعا نویس کلی واسش کار انجام میدن دختره کلا شبیه دیوونه ها شده بود جنه هم دست بردار نبود هی اذیت پشت اذیت