من یه دوست خوب و خیلی دلسوز دارم،همیشه بهم میگفت میخوای ازدواج کنی شما دو نفر مهم هستین،با هم کناربیاین راه بیان کمک هم باشین،سخت گیری نکن ،تو جهزیه در حد توانت ببر ،داماد عروسی در حد توانش و...
الان میگه نه سخت بگیر،سخت که نه ولی همه رسوم رو اجرا کن
دوستم از خانواده با شخصیتیه ،فوق لیسانس داره کارمنده،هشت سال ازدواج کرده،دوسال اول ازدواجش طبقه پایین خونه مادرشوهرش زندگی کرد،تا خونه خریدن،اینجا رسمه عروس جشن عقد بگیره و داماد کالا بزرگ کمک کنه،عروسی هم با داماده
دوستم گفت من جشن عقد نمیخوام ولی شام عقد چشم که مادرشوهرش گفت نه من باید جشن بگیرم اینا گفتن بریم پس تالار گفت نه خونه خودم،بعد جشن گرفت
بابای دوستمم نصف شام عروسی رو داد،با میوه عروسی رو
تمام جهیزیه هم کامل خودش خرید