بیمار بود
همون دوره دوستیمونم بارها و بارها خیانت کرد بعد اومد گریه زاری و اشک تمساح ریختن ک اشتباه کردممنو ببخش
منم خنگ ، میبخشیدمش
اونقد چشش دنبال زن و دختر مردم بود، خوبیایی ک در حقش میکردم رو نمیدید
بهش میگفتمچرا دس دس میکنی، میگفت دوس دارم اونقدر پولدار شمک تو فامیلتون کم نیارم(اخه برا روستا بودش میگفت ما از شما سطح مالیمون پایین تره)
اخرشم رفت یکی از روستای خودشون گرفت ک طرف خراب از اب دراومد 😉