ما نرفتیم عزیزم اینا فامیل بودن یه روز مامانش اومد به داداشم گفت میخوام واست زن بگیرم دخترش و پیشنهاد داد خانواده منم مخالفت کردن اصلا از اینا خوشمون نمیاد بعد رفتیم خونشون خیلی اصرار کردن که حالا بیاین من بچه بودم رفتیم بعد یدفعه در کمال ناباوری برگه قباله رو اوردن تو سینی تزیین کرده بودن گفتن امضا کنید خانوادم ناراحت شدن پاشدن اومدن بیرون گفتن ما اصلا نگفتیم دختر شما رو میخوایم این چه کاریه مامان منم گفت پسر من هنوز بچه است . فامیل نزدیک هستیم عمه ام بود اما اصلا با این عمه ام کسی رفت و امد نداشت فردا شب داداشش برگه قباله رو اورد جلو خونه گفت خواستید امضا کنید یه دعوا حسابی راه افتاد تو خونه سر این کارشون یه هفته بعد خواهرش زنگ زد که چرا نیومدین عقد کنید مامانم گفت نه پسر من سنش کمه درس میخونه گفتن دختر ما یه عالمه خواستگار داشته بخاطر شما رد کردیم😐 مامانم گفت ما یه هفته است اومدیم بعدشم به اسم خواستگاری نبود فامیل هستیم عروسش کنید پسر ما قصد ازدواج نداره گفتن نه اسم گذاشتین ما ابرو داریم همسایه ها دیدن اومدین خونه ما 🙄 عصر داداشم دیر اومد خونه موبایلم نبود هنوز وفتی اومد مامانم گفت کجا بودی گفت عقد کردم زنگ زدن شرکت گفتن بیا بریم محرم کنیم خانوادتم میان فک کن داداشم هنوز اونجا دانشگاه نرفته بود تازه از سربازی اومده بود تراشکار بود با لباس سرهمی تراشکاری پر روغن رفته بودن صیغه محرمیت خونده بودن دیگه جنگ راه افتاد عمه ام هم به بابام گفت باید زود عقد رسمی کنید همینقد بگم سر یه هفته مجلس عقد گرفتن مامانم فقط اشک میریخت همه ناراحت بودن مدیر عامل خواهرم اقا بود سنش زیاد بود اومده بود در حدی که عروس و از زیر حجاب دیده بود از ماشین پیاده شده بود اومد صدا زد به خواهرم گفت الان بهم بزنید این خانم خیلی مسن هست مثل مادرشه داداش منم جو گیر نشست سر سفره عقد خوشحال بعد یه ماه پشیمون شد ولی دیگه از اونجا با فحش و کتک برادر زن هاش موند الانم که افسردگی شدید داره دکتر به مامانم هشدار داد باید دارو خواب اور و قطع کنه و درمان جدید شروع کنه اگه نه باید ۵ سال دیگه نهایت اوضاعش وخیم میشه سطح هوشیاریش با این دارو اومده پایین همش گیجه خوابه دیگه نگم سر دانشگاه رفتنش چه کار کرد گفت حق نداره درس بخونه با بدبختی و دعوا مامانم فرستادش خرجشم داد واسش ماشین خرید خونه خرید باج دادن بهش که بزاره بخونه تمام این چند سال میومد جلو خونه مامانم فحش زشت میداد که بتوچه شوهرم و میفرستی دانشگاه اخرشم که تموم شد و مدرک و گرفت جلو همه خیلی شیک گفت ریدم تو مدرکی که گرفتی واسه من همون حمالی در این حد بی شخصیته
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘