ما ظرفشویی داریم
تقریبا هیچ وقت توی سینک ظرف نمیشوریم
جدیدا گاهی همسرم ظرفها رو میذارن توی سینک خودشون میشورن
یه بار کفری شدم گلایه کردم
گفتن بابام توی کار خونه کمک میکرد ، ظرفها رو گاهی میشست
اینجوری یادش میکنم وقتی دلم تنگ میشه
خفه شدم از بغض
وقتی ماشینمونو فروختیم دلش داشت میترکید هوا خوب بود میخاست دخترشو ببره بیرون،به خواهرش اس داد ماشینشو بده،گفت ماشین خرابه(بخاطر شوهر بداخلاقش)!درحالیکه محاله ماشینشون خراب باشه
روزبعدش وقتی خونه بابام بودیم شوهرم میخاست بره بیرون،یک مسیر طولانی هم داشت،بابام یک تعارف نزد پسرجان دوتا ماشین دم دره هرکدومو خاستی بردار...گفت بسلامت....غرور شوهرمو اونجا شکسته دیدم...
درحالیکه شوهرم راهای درامد زایی به همه فامیلا یاد میده،آخرش اینجور جوابشو دادن
وقتی ک شوهرم تو 22سالگی عین ی مرد 42ساله کار میکرد چون پشتیبان مالی نداشت و کسی نبود کمکش کنه از روی پا خودش ایستاد زندگیمونو ساخت 🙏ایشالله سایش120سال بالاسرمنو زندگیمون باشه🙏💜 ایشالله هرچی میخاد خدا بهش بده
یبار قهر کردم میخواستم برم..تو راه ک میرفت سرکار زنگ زد گوشیم گریه میکرد وی آهنگو همخونی کرد😭😭😭😭
وقتی اذیتش میکنم من گاهی خیلی رو مخشم هیچی نمیگه حتی بلندهم باهام حرف نمیزنه بعدش شرمنده میشم ولی برو خودم‌نمیارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
