2733
2739
بعضی وقتا ادمادلشون میگیرن  احتیاج دارن چن نفردوروبرشون باشن اون جورموقه هاچیکارمیکنی


وای وای نگو که دلم.پره.وقتی دلم میگیره همش میریزم تو خودم و فقط گریه میکنم از تنهایی و بی کسی.

وقتی بعده 4 ماه میرم شهرمون انگار دنیا رو بهم دادن.مثل دیوونه ها شب و روز نمیشناسم و اصلا نمیخوابم.همش حرف میزنم با مامانم و بابام و خواهرام.مجبورشون میکنم بریم خونه ی کل فامیل سر بزنیم و همه رو یه دل سیر ببینم.

احساس میکنم زندگیم داره پوچ و بی هدف میگذره.بخاطر همین میخوام برم کلاس ارایشگری و سفت و سخت پیگیرش باشم که سالن بزنم و از این تنهایی و پوچی در بیام

تکیه بر لطف خدا دارم و بس...

وای وای نگو که دلم.پره.وقتی دلم میگیره همش میریزم تو خودم و فقط گریه میکنم از تنهایی و بی کسی. وقتی ...

دقیقا مثل منی همه چیزی میریزم توی خودم غصه میخورم

من ۳سال تواین شهر یه دوست پیدانکردم

عزیزم موقه ای که دخترت اذیتت میکنه تصویری زنگ بزن به خانوادت تاباهاشون حرف بزنه

من دلم واسه پسرم میسوزه که مجبوره همش توخونه باشه

یاهمیشه ازم میپرسه کی میخادبیادخونمون

یابعضی وقتا میگه مامان دوست پیداکن دلم واسش کباب میشه

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

دقیقا مثل منی همه چیزی میریزم توی خودم غصه میخورم من ۳سال تواین شهر یه دوست پیدانکردم عزیزم موقه ا ...


تو رو کاملا میفهمم.پسر کوچولوت رو هم میفهمم چون دختر منم دقیقا همینجوریه بخدا.

خونواده ها بدجور عزیزن برا ادم.کنارت نباشن انگار یه گوشه ی قلبت خالیه.

عزیزم همیشه همین کارو میکردیم با دخترم.انقد پدر بزرگشو(بابای من)با خواهر کوچیکمو دوس داره که هر روز بهشون زنگ میزد یا حداقل هفته ای دو بار تماس تصویری داشتیم باهاشون.اما الان بخاطر این شرایط بیماری و تو خونه موندن دخترم بهونه گیر شده.خیلی خیلی اصرار داره که بریم پیش بابابزرگ.شبی نیست که با گریه نخوابه.منم دلم براش کبابه.حتی یه شب بخاطر بی تابیاش و گریه هاش همسرمم که مردِ اشکش دراومد و بغلش کرد و باهاش گریه کرد.دقیقا اول فروردین بود.

هیچکدوم از خونواده هامون جرات ندارن زنگ بزنن که مبادا دخترم دوباره هوایی بشه.اخه هر کی زنگ میزنه دوباره یادش میفته و گریه میکنه که بریم بندرعباس.3 سالشه و هیچ درکی از شرایط بوجود اومده نداره.خیلی توضیح دادیم براش اما بچه ست نمیتونه مث ما فکر کنه.

هر روز از خواب بیدار میشه اولین سوالش اینه.مامان کرونا رفته حالا.همه خوب شدن.حالا میتونیم بریم پیش بابابزرگ؟؟

اخه من چی جوابشو بدم. چقد تحمل کنیم این شرایط رو.


تکیه بر لطف خدا دارم و بس...

تو رو کاملا میفهمم.پسر کوچولوت رو هم میفهمم چون دختر منم دقیقا همینجوریه بخدا. خونواده ها بدجور عزی ...

الهی بگردم

دقیقاپسرمنم میگ بریم پیش خاله 

منم بشوهرگفتم

میگه اون بچست نمیدونه 

امروزمیگف خاله روخواب دیدم گفته بیاخونمون

دلم واسش کباب

من اگ یه زمانی دخترداربشم  هیچوقت به یه شهردیگ عروسش نمیکنم

خودم ک غریب شدم بسه

2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  21 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  22 ساعت پیش
توسط   حسین__بیرو۵  |  2 ساعت پیش