من کتاب آن سوی مرگ خوندم
با اینکه خیلی میترسم ولی ته دلم روشنه که مرگ شیرینه
چند نفر که تجربه نزدیک به مرگ رو تجربه کرده بودن
میگفتن با جدا شدن روح از بدنمون انگار تازه چشمامون باز شده بود انگار تو زندگی يه جوراب مشکی سرمون کشیدنو با اون دنیا رو میبینیم ولی وقتی میمیریم فک کنید اون جوراب زنونه مشکی رو از چشممون برداریم اون پرده بره کنار دنیا رو اونقد شفاف و پر از رنگ های زنده میبینم
بعد حس آرامش و سبکی عشقی که ازش حرف زده بودن
البته از حق الناسم خیلی گفته بودن که حتی ساده ترین چیزا تو اون دنیا حتی مسخره کردن کسی چجوری از خوبی هاشون کنده بوده