2733
2739

من۱۱ساله ازدواج کردم تا چهارسال بچه دار نشدم رابطه عاطفیم با شوهرم خوب بود تا اینکه باردار شدم وخیلی حساس شدم و از شوهرم انتظاراتی داشتم چون بارداری سختی داشتم ولی شوهرم اصلن درکم نمیکرد چون من حوصله نداشتم و ایشون توقع داشتن ک من از لحاظ روحی و عاطفی حمایتشون کنم ک این رفتارشون باعث شد منم سرد بشن بعد زایمانم بچم تا شش ماه خیلی بی قراری میکرد و من چون تو شهر غریب و مستقل بودم خیلی نیاز داشتم شوهرم همکاری کنن ولی اصلن درکم نمیکرد و توقعاتش زیاد بود و همین باعث جنگ و جدال ما شد و کم کم خیلی نسبت بهم سرد شدیم گاهی خوب بودیم و رابطمون گرم بود ولی در ماه چندبار درگیر میشیدم و قهر میکردیم( اینم بگم ک من از بچگی خیلی دختراحساسی بودم و خیلی مهرطلبم چه از طرف خانوادم چه از طرف شوهرم ) تا اینکه به دومم بدنیا اومد و مشکل ما جدیتر شد و این درگیری های همیشگی ب جای رسید ک حرمتها بین ما شکسته شد و ناراحت بودن یا نبودن اصلن برامون مهم نبود و من با اصرار دوستانم ب دکتر اعصاب مراجعه کردم و قرص ارامبخش استفاده میکنم و مشکل ما هر روز بدتر میشه همیشه خانوادش بهم احترام میزارن پدربزرگش همیشه گوشزد میکنه ک قدر وسلط با این خونواده بدون و خداروشکر کن پدرش ک خیلی خانواده دوست هستن بردارش ک عاشق زن زندگیشون هستن چون خواهر کوچکترم هم جاری من میشه و فوق العاده شوهرش دوستش داره

فالله خیرحافظاوهوارحم الراحمین یا خدا من ازتو حاجتمو میخوام

من از ایشون حمایت عاطفی میخوام درکلن خیلی ادم سرد خشکی هستن و من نمیتونم این عادتشون تحمل کنم هیچوقت از اینکه احساسون بروز نمیدن از رفتار و کلمات محبتی استفاده نمیکنن و همیشه حق ب جانب هستن و من رو مقصر میدونن منم نمیگم مقصر نیستم وقتی رفتارشون میبینم نسبت ب قبل سرد شدم خوشحال شدن و نشدنشون برام مهم نیست

فالله خیرحافظاوهوارحم الراحمین یا خدا من ازتو حاجتمو میخوام

درضمن اینم بگم ک خیلی از لحاظ حیا چشم پاک هستن و من ازشون مطمعنم ک پای کسی دیگه وسط نیست و این سردی و بی تفاوتی ایشون تقصیر خودشون هست

فالله خیرحافظاوهوارحم الراحمین یا خدا من ازتو حاجتمو میخوام

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

بعد از بچه این مشکلات طبیعیه،ولی سعی کن وقت هایی رو بدون بچه با هم بگذرونید،اگه میتونی برو کلاس و خودتو سرگرم کن،با شوهرتم بدون اینکه متهمش کنی حرف بزن،اول از خوبی هاش بگو و بعد از انتظاراتی که ازش داری

زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است❤                                                                                                       سهراب سپهری     😍
2740

عزیزم من مشاور نیستم...

اما به نظرم باید بشینید جدی باهم صحبت کنید،از انتظاراتتون از هم بگید،از دلخوریای گذشته و ........

بعدشم واسه محبت کردن پیش قدم شو،خودت شادی رو تزریق کن به زندگیت،میبینی که کم کم شوهرت هم راه میفته و یاد میگیره ازت...

به خاطر خودت،به خاطر دسته گلات،به خاطر زندگیت...

نذار دیگه اینجوری پیش بره،استارت رو بزن گلم😉

بعد از بچه این مشکلات طبیعیه،ولی سعی کن وقت هایی رو بدون بچه با هم بگذرونید،اگه میتونی برو کلاس و خو ...

خیلی باهاش حرف زدم کتاب براش گرفتم متن کلیپ فرستادم اصلن براش مهم نیست

فالله خیرحافظاوهوارحم الراحمین یا خدا من ازتو حاجتمو میخوام

عزیزم من علوم تربیتی میخونم

بهتره با یک مشاور صحبت کنی خیلی از مشاور ه ها رایگانه از نت سرچ کن

اغلب خانمها این مشکل را بعد از ازدواج دارند

ببخشید ولی شما باید اول مشکل را حل میکردی بعد بچه دوم را میاوردی

در ضمن زندگی خودت را با هیچ کس قیاس نکن

همه مشکلات دارند

دلیل نمیشه جلوی شما جا بزنند

پس فکر نکن زندگی خواهرت همیشه گل و بلبله

عزیزم من مشاور نیستم... اما به نظرم باید بشینید جدی باهم صحبت کنید،از انتظاراتتون از هم بگید،از دلخ ...

همیشه اون قهر میکنه من پیش قدم میشم من منتشو میکشم دلم داغون شده احساساتمو نادیده میگیرم از ته خورد میشم من خیلی بهش محبت میکنم 

فالله خیرحافظاوهوارحم الراحمین یا خدا من ازتو حاجتمو میخوام

سلام وقت بخیر

درزندگی افرادمختلف کم وبیش ناراحتی ودعوا پیش میاد

بنظربنده شماباید به همسرتون توجه بیشتربکنید ومحبتتون نسبت به ایشون بیشتربشه بگونه ای که همسرتونم متوجه بشن وقدم دوم این است که یک غذای لذیذ درست کنید وباهمسرتون بخورید وبه همسرتون بگین که میخوام امروز حرف بزنیم

بعدا شما انتظاراتتون روبه همسر بگین وهمسر هم انتظاراتش روبه شما بگه ـ

این صحبت کردن ومحبت به همسر کار روحل میکنه البته به شرط توکل به خدا

من هفت ساله ازدواج کردم

بدقولی های شوهرم خیلی عصبیم میکرد

در مورد ساعت رفت و آمد و قولایی ک میداد اکثر اوقات بدقولی میکرد و من همیشه ناراحت بودم.

زنگیدم مشاور این موصوعو مطرح کردم.

مشاور ازم پرسید این عادتو تازه پیدا کرده یا تو این هفت سال داشته

گفتم تو این هفت سال همین بوده.

گفت پس مشکل از توه ک هنوز ب این اخلاق همسرت عادت نکردی.

هفت سال داری با این اخلاقش زندگی میکنی و‌هنوز کنار نیومدی.

حالا شماهم یازده ساله داری باهاش زندگی میکنی و کنار نیومدی.

بنظر من دلیل عمده نارضایتی شما مقایسه زندگی خودت با دیگرانه.

تا وقتی همسرتو با مردای دیگه و زندگیتو با زندگی زنهای دیگه مقایسه میکنی همیشه ناراحت و ناراضی هستی.

شوهرتو با خودش مقابسه کن.

هرکس زندگی خودشو داره.

این چشم پاک بودن ک شوهرت داره باور کن آرزوی نود درصد خانوماس.

قدر داشته هاتو بدون و برا خودت پررنگشون کن.

سعی کن کمتر ب کمبودات فکر کنی و خوبیا رو بیشتر ببینی.

خودتم یکم تغییر کن

تو هم زبانی و عملی بیشتر ب همسرت محبت کن

انقد محبت کن تا اونم راه بیفته.

شما تازه یازده ساله ازدواج کردین و راه طولانی ای در پیش دارین

بهتره ک با محبت بگذره

تو زنی میتونی با محبتت مردتو پر از عشق کنی.

فقط باید خودت بخوای

همیشه تغییر از درون خودت شروع میشه

بسم الله بگو و توکل برخدا کن و شروع کن ب مهربانی

نتیجه شو خواهی دید

فقط نباید کم بیاری

اولین سردی ک دیدی عقب نشینی نکنی

انقد تلاش کن تا سرد بودن اونو شکست بدی

مطمئن باش میتونی


برا سلامتی و شادی دل پدرومادرم صلوات بفرستین😊
همیشه اون قهر میکنه من پیش قدم میشم من منتشو میکشم دلم داغون شده احساساتمو نادیده میگیرم از ته خورد ...

میتونی با سیاست پیش بری،جوری ازش دلبری کنی که خودش بیاد پیش قدم شه واسه آشتی.

یا مثلا با ناز بری بغلش بگی میدونم قهری ولی حق نداری بغلتو ازم بگیری....

یا راه های دیگه...

ولی تا میتونید قهر نکنید نذارید بینتون فاصله بیفته...

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687