توروخدا برین تاپیک قبلیم رو بخونین امروز سرنهار سر یه موضوعی شوهرم با مادشوهر و پدرشوهرم دعوا کرد اومد خونمون گفت دیگه حق نداری بری پاییین الان میرم خرید میکنم از این به بعد تو خونه ی خودمون غذا درست کن خدایا شکرت اصلا باورم نمیشه بچه ها فقط دعا کنین دیگه نریم اونجا شوهرم راضی شده دیگه مرسی از دعاهاتون از یاد خدا هم غافل نشید
خدایا شکرت که بعد از ۱۰ سال ماشین خریدیم❤️❤️بچه ها دعا کنین بتونیم از خودمون خونه و یه پسر سالم و صالح داشته باشیم منم دعاتون میکنم❤️❤️❤️
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
عزیزم سر نماز یادتو افتادم ودعات کردم انشاالله تو هم فارغ میشی و مستقل نیشی عزیزم نه رابطمونو قطع نم ...
عزیزمیییی
ممنونم ازت مهربون خانوم
دست درد نکنه♥️♥️♥️
چندسال ناباروری داشتیم، تجربه رفتن به طب سنتی، iui ،ivfو همچنین تجربه بارداری سخت .لکه بینی،هماتوم ،جفت سرراهی سوراخ شدن کیسه اب و استراحت مطلق و..،در اخر تجربه بزرگ کردن دوتا فسقلی نارس یک کیلو نیمی تقریبا دارم🤕😍.دوستان هرکی سوال داره در این موردها حتما و با کمال میل پاسخ میدم،فقط صلوات برای سلامتی فسقلی هام یادتون نره ،مرسی❤️💋
پریا جون تو با خانواده ی شوهرت مگه تو یه ساختمون نیستین؟
با جاریام
ولی دوست داشتم خورد و خوراکم و با مادر شوهر باشم😐
من هنوزم همون دختر کوچولو ۱۴ ساله ام💙هنوز هم همون قدر زودرنجم💙همون قدر احساساتی ام💙من بزرگتر نشده ام💙دنیا برای من به همون اندازه کوچیکه💙ادم ها برام همون معنی مهربانی و از خودگذشتگی رو میدن💙من همونم💙همون دختر بازیگوش ۵ سال پیش💙همون دختری که ساعت ها با موجود خیالی کنارش حرف میزد💙همونی که میتونست💙ساعت ها با کسی درد دل کنه که وجود نداره💙من همونم💙هیچ تغییری نکردم💙اما یه چیزی برام جالبه💙و اون مادر شدنه💙من میترسم💙من نمیتونم حامی یه موجود دیگه باشم💙در حالیکه خودم هنوز بچه ام💙نیاز به حمایت دارم💙گاهی وقت ها با خودم فکر میکنم💙کی انقدر بزرگ شدم💙که به مادر شدم فکر میکنم💙🌹
من هنوزم همون دختر کوچولو ۱۴ ساله ام💙هنوز هم همون قدر زودرنجم💙همون قدر احساساتی ام💙من بزرگتر نشده ام💙دنیا برای من به همون اندازه کوچیکه💙ادم ها برام همون معنی مهربانی و از خودگذشتگی رو میدن💙من همونم💙همون دختر بازیگوش ۵ سال پیش💙همون دختری که ساعت ها با موجود خیالی کنارش حرف میزد💙همونی که میتونست💙ساعت ها با کسی درد دل کنه که وجود نداره💙من همونم💙هیچ تغییری نکردم💙اما یه چیزی برام جالبه💙و اون مادر شدنه💙من میترسم💙من نمیتونم حامی یه موجود دیگه باشم💙در حالیکه خودم هنوز بچه ام💙نیاز به حمایت دارم💙گاهی وقت ها با خودم فکر میکنم💙کی انقدر بزرگ شدم💙که به مادر شدم فکر میکنم💙🌹