2733
2734

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

از اینکه نمیتونه روی دوتا چیز، همزمان متمرکز بشه.

مثلا وقتی خیلی کار داره سرش شلوغه از من غافل میشه😐

ولی هزار بارم برگردم عقب باز خودشو انتخاب میکنم❤

تَمَنایِ دِگَر جُز دِلبَرَم نیست  
در هرچیو وا میکنه نمیبنده

وای اره😂😂😂همشون همینن.

من مادر نميشوم تا فرزندم  را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را  به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار  و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم 
2728
2740

میگه من مردم وباتو فرق دارم..تعصبی بودن وبدلیش گاهی..برمیگشتم ب عقب فک نکنم

مَرد مَن تَه ریشی دارد ک به دنیا میارزد☺مَرد مَن با ثروت پدرش خوش نمیگذراند وهرروز یک ماشین مدل بالا سوار نمیشود😶مَرد مَن ازچهره اش حیا ونجابت جار میزند🤗مَرد مَن ازقدش مَردانگی میریزد،از آغوشش حس امنیت میگیرم😋مَرد مَن بوی صداقت میدهد روی پاهای خودش می ایستد و برای خوشبخت شدن جان میکَند😍برای من همینکه صادقانه دوستم دارد کافیست من از دوستت دارم های هرزه هرروزه ک مخاطبهایش فرق دارد بیزارم😤همینکه ب فکر خیانت نیس کافیست من از بودن جسمی ک فکرش با دیگریست بیزارم😖همینکه برای خوشحال کردنم یک شاخه گل با دست رنج خودش بیاورد🌹کافیست من از کادوهای گران قیمت با پول پدر بیزارم☹همینکه زیبایی های ساده ام را میپسندد و مرا ب تغییر اجبارنمی کند کافیست👩ک من از زیبایی های مصنوعی بیزارم😑همینکه جای ترک کردن درکم میکند برایم کافیست..من بهترین مَرد دنیارو دارم وتا ابد عاشقَش خواهم بود😘قُربون مَردهای زندگیم بِشم(پِسرم وباباش دنیای مَنَن)

تازگیا وابسته خانوادش شده امروزم سر همین دعوامون شده سه سالی میشه باغ خریدیم امسال خونه ساختیم که میریم اونجا بچه ها راحت باشن. حالا هروقت میخایم بریم زود برمیداره زنگ میزنه به مامانش که شماهم بیاین امروز میخاستیم تنها بریم.(مامانش اینا ناهار رفته بودن خونه خواهرشوهرم) اصلا حسشو نداشت درصورتی که روزای دیگه منو دیوونه میکنه انقد میگه زودباش منم بهش به تعنه گفتم پاشو برو خونه مامان جونت شیرتو بخور دوباره بیا تا بریم دعوامون شد😬

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز