وقتي برسي كه ديگه غير ممكن نيست
نه من چون نا امید بودم خیلی بیخیال رفتار میکردم
وقتی میرفتم مشاوره حضوری اصلا تو صورتشم نگاه نمیکردم
حتی گاهی پیاماشو جواب نمیدادم
ولی رفتارم باهاش متین بود همیشه بهم‌میگفت تو بهترین دانش آموزمی از همه لحاظ
روزی ک نتیجه کنکور اومد زنگ زدم گفتم باید ببینمتون
بعد کلی ذوق کرد از نتیجم
خونه هامون نزدیک همدیگه بود اون روز نتایج چون دیر شده بود خودمو خجالت زده گرفتم و با کلی من و من ازش خواستم باهام تا یه جا بیاد تاکسی بگیرم
بعد ک پیاده شدیم صدام زد وسط کوچه بهم گفت ازم خوشش میاد
مثلا یه ادمی که مغرور ولی مهربون و بخشنده ام هست یه حرفی از رو صمیمیت و شوخی میکنه و جلوی همکارش مثه گاو جوابشو میدی
به اون ادم پیام بدی مثلا یک ماه بعدش جواب میده؟😂
در یک صورت که دوستت داشته باشه نداشته باشه نه نمیده
اما این حس و باور‌قلبیم نمیدونم چی میگهههه این وسط
فدای سرت من اینقدر سوتی میدادم
زنگ میزدم براش بعد تهش میگفتم مرسی ک تماس گرفتید😐میگفت والا خانوم راد شما تماس گرفتین😐😂
یا مثلا ته تماسا میگفتم قربون شما😐بعد پشت بندش میگفتم وای خاکعالم چرا ب شما گفتم😐😐در این حد نابود بودم
حس منم میگه بهش میرسی
[QUOTE=] پس تو ام مثه من نابود بودی😂😂😂 منم خیلیییی نابودم خیلی دوست خانوادگیمونه مغازه داره ... [/QUOTE]
😐😂وای همش یاد سوتیای خودم‌میوفتم
فامیلی شوهرم پیشه ور هست همش از دهنم در میرفت بهش میگفتم آقای پیشی😐😂
تو خونه جلو بقیه شوخی میکردم میگفتم ممد پیام انگیزشی داد
به بارم وسط مشاوره حضوری بهش گفتم ممد😐😂وای آب شدم از خجالت😂😂
آره حسم خیلی قویه
تازه بچه هامم دارن تایید میکنن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
