واقع راه رفتن داری ؟ از اینجا مونده از اونجا رونده نشی ، مهاجرت انقدها هم راحت نیست ، باید پذیرش بهت بدن کلی هر ترم پول دانشکاهه ، هزینه زندگیه اونم با این قیمت دلار ، یعنی تنها مانع مهاجرتت الان همسرته ؟ بقیه مسائل حله ؟
خب چرا از اول تکلیف خودتو با دنیا مشخص نکردی بعدش ازدواج کنی
چطور ممکنه خوب باشه اون ادم بدبخت با هزار امید با شما ازدواج کرده ، قطعا تاوان داره این کار
شما به دوسداشتن چی میگی
نه
فک کن اون بخواد همچین بلایی سرت بیاره بعدم بره
والا من واسه رفتن به بهشتم ازش جدا نمیشم😐😐😐
اگه مرد خوبيه و دوسش داري ن نامرديه
ولي اگه مثلا بددهن و دست بزن و معتادر خسيس و...اينا باشه ن بجوري برو پشتتم نبين
ولي اگه فقط بخاطر خارج دل ي مرد خوبو بشكني و نامردي كني مطمئن باش موفق هم نميشي
وقتی بخاطر خارج رفتن داری به جدایی از همسرت فکر میکنی یعنی اصلا از اول نباید ازدواج میکردی ...
از اول بهش نگفتی مگه؟
طلاق یک‌مقوله ست
موفقیت تحصیلی در حدی که انقدر بارز باشی که راحت پذیرش بگیری یک‌مقوله دیگه
هر فارغ التحصیلی از هر دانشگاهی انقدرها راهش باز نیست .
فکر کردی حالا خارج برات نون و حلوا گذاشتن!!!درس بخون باشی همینجا بخون.بیچاره همسرت
خیلی دوسم داره میگه اگه جدا شی نابود میشم
حالا اخلاقم تند وگند میشه گاهی
خدایی بدبخت ها کلی خرج میکنن با هزار امید ازدواج میکنن بهتون اعتماد میکنن شماها از همون اول تو فکر مهریه و در رفتنید
خیلی ظلمه
