2737
2739
عنوان

با جاری پررو چطور باید برخورد کرد؟

| مشاهده متن کامل بحث + 3851 بازدید | 28 پست

تو هم یه جوری جواب بده که لال شه

من یه زندگی عالی دارم و خیلی خوشبختم و دونه دونه به خواسته هام میرسم🥰🥰خدایا شکرت به خاطر دختر نازی که دارم و یه پسر خوشگل که بهم دادی.خدایا شکرت که حاجت دلم رو بهم دادی همیشه به لطفت امید دارم خیلی دوست دارم خدای مهربونم.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مال منم یکیشون خیلی پرروهه.کلا در حال تیکه انداختنه. منم همش احترامش میزارم  ولی بخودم قول دادم دفه بعد چیزی بگه، منم بهش میگم فکر نکن نمیدونم یه بار از برادرشوهرن طلاق گرفتی دوباره التماسش کردی برگشتی ...فکر کرده هیشکس نمیدونه ولی میخوام حالشو جا بیارم😂

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!
2731

والا منو جاریم مثل خواهریم من که خیلی دوسش دارم یک ساله خونه هامون از پیش هم رفته هفت سال واحد بغل هم زندگی کردیم به هم تو نگفتیم اونا خونه خریدن رفتن هنوزم هروز باهم تلفتی حرف میزنیم از این مشکلا نداریم هیچوقت

ای حال نا معلوم آروم باش آروم
راستش انقدر بی ادب و بی حیاست مینرسم جواب بدم

به هر حال یه بار باید جوابشو بدی تا دیگه پاشو از گلیمش درازتر نکنه تجربه ی من اینو ثابت کرده🤣🤣

من یه زندگی عالی دارم و خیلی خوشبختم و دونه دونه به خواسته هام میرسم🥰🥰خدایا شکرت به خاطر دختر نازی که دارم و یه پسر خوشگل که بهم دادی.خدایا شکرت که حاجت دلم رو بهم دادی همیشه به لطفت امید دارم خیلی دوست دارم خدای مهربونم.
2740
مثلا میتونی مثال بزنی ؟ 

جاری بزرگ من تو همه چی دخالت میکنه ،یا از کاراهای همه سو برداشت میکنه(البته تو زندگیش سختی زیاد کشیده واسه هم حس میکنم عقده ای شده من خودم بعضی وقتا دلم واسش میسوزه ) مثلا اگه باهام بد حرف زد من اصلا جوابش رو نمیدم تا چن روز اصلا طرفش نمیرم به زور باهاش سلام و علیک میکنم قشنگ میبنم چطور میسوزه،چون دوسداره همه مث خودش واکنش نشون بدن،وقتی واکنش نشون ندی میگه وای من واسه اون مهم نیستم

خدایا دوستتدارم واسه هر چی که بخشیدی،،همیشه این تو بودی که ازم حالم رو پرسیدی،،حس میکنم خوشبخترین زن جهانم،،چون خدا هوام رو داشت،،و یکی مث تو شد همه دنیام،،الهی همه شاد باشن الهی همه بخندن،،الهی همه خوشبخت باشن،،🤩🤩🥀
والا منو جاریم مثل خواهریم من که خیلی دوسش دارم یک ساله خونه هامون از پیش هم رفته هفت سال واحد بغل ه ...


خوش بحالت والا منم خیلی دوس دارم همچین رفتاری داشته باشم باهاش اما خودش بویی از ادب نبرده انقدر تند جواب میده نمیدونم چی بگم

مال منم یکیشون خیلی پرروهه.کلا در حال تیکه انداختنه. منم همش احترامش میزارم  ولی بخودم قول دادم ...


اره اره فقط این تکه انداختن های مذخرفشون ادمو کلافه میکنه همین الان یه رفتاری باهام داش که کلا کلافه شدم هی چیزی نمیگم فقط پرروهستش همیشه با خنده یه تکه هایی میندازه به ادم نمیدونم چیکار کنم 


راستش انقدر بی ادب و بی حیاست مینرسم جواب بدم


اره تقریبا مال منم کمی پرروهستش  فقط ازخواهرشوهرا م حساب میبره چون اوناهم دستشو ازپشت بستن خخخ واسه همین نمیتونه به اونا جواب بده به من فشار میاره منم بدبخت ساده و خجالتی و استرسی نمیتونم جواب بدم حرصم میخورم والا ادم کاش بتونه چه جوره رفتار کنه با این جور افراد عقده ای 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز