خوب اگه خونس که باید بببخشید زیرشو هم تمیز کنی
به نظرم باید روحیه خودتو بسنجی اما خیلی سخته و طاقت مسلما نمیاری
پس کارت ساخته.
ببین حرف دلتو اول بزن.بدون رودربایستی.
بگو اول توقعاتتون ازم در چه در زندگی مشترک چه خانواده.
بعدش بحث به مادرش برسون بگو الان حرفعمو میزنم بعد قهر و گله نمونه.تقسیم کنید کارو اگه قرار با مادر شوهرت بمونی.شرط کن زمان خاص یا جایی مهمونی خواستی بری خواهرا بیان بمونن پیشش.برای نظافت ایناخوده بچه ها ولی غذا و اینا مشکلی نیست.
این راه گفتم بخاطرر دلت چون میگی دوستش داری.
عزیزم فکر این رو هم بکن که مسافرت و تفریح نمیتونی بری
ببین من با مادر مریضش مشکلی ندارم اما فردا همین خواهرا به هوای دیدن مادرشون میان اونجا ازت انتظار پذیرایی دارن مجبور میشی واسه اونام غذا و اینا درست کنی ، شوهراشون نمیذارن یعنی چی ؟ البته فکر کنم شما یه جای سنتی زندگی میکنید
مریضداری خیلی سخته
خوب پرستار بگیرن
