فکر کنم یه دعوای اساسی خانوادگی در پیش داریم. پدرشوهرم میگه خونههارو میزنه ب اسم شوهر من، به پسر بزرگش هیچی نمیگه. میگه باید اونو طلاق بده، تا بهش سهم ارث بدم😑
عزیز مادر سه سال از انتطار من میگذره و تو هنوز نیومدی. نمیدونی چقدر دوست دارم تورو به آغوش بکشم و عطر تنت رو استشمام کنم؛ اما افسوس که سهم من هرماه بیبی چک کاذب و تیتر بتای ۱.۱ لعنتی هست. فکر کنم دیگه خسته شدم. نه میخوام برم عمل و نه دکتر، چون فهمیدم خدا هم با من سر لج گذاشته، که اگه نذاشته بود بیبیچکام مثبت نمیشد و آزمایشام منفی.💔💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شما به شوهرتون بگید قبول نکنه که خونه ها رو به نامش بزنن..اخه مگه زندگیه دو نفر کشکه که یکی بیاد به راحتی بگه زنت رو طلاق بده
به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست آنها ناراحت شده اید احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید.
عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است.