به زور شوهرم دادن ..

آخی الهی بمیرم خدا کمکت کنه

😞😞😞😞

نه مسر سه ساله دارم کسی نیست بگیرش😞

خخخخخ خو فکر کردم ب بنده خدا هیچ حسی نداری اگ دوست داره دوست داشتنو ازش دریغ نکن برید سفر بگردید اینجوری کمتر هم احساس تنهایی میکنی

انشاءالله

اقا منم ۱۶سالگی ازدواج کردم خیلیم بچه درسخونی بودم وارزوهای زیادی داشتم به زور که نه ولی با اصرار خانواده ازدواج کردم شوهرم هم نمیزاره درسمو بخونم خیلیم محدودم کرده.بچه شهری بودم الان که ازدواج کردم اومدم روستا،قبلا هم دست به سیاه سفید نمیزدم فقط سرم تو کتاب بود ولی الان باید یه خونه رو بچرخونم تازه منم مثل تو یه بار کورتاژ کردم وحال روحیم خیلی بد شد و.......تو برو خداتو شکر کن که شوهرت میزاره بری سرکار محدودت نکرده خیلیم خوبهههه تازه دوستم داره وبهت سخت نمیگیره تو هم باهاش خوب باش خوش بگذرونین همونطور که دلت میخواد طوری هم باهاش رفتار نکن که ازت دلزده بشه.ولی میفهمم چی میگی تو شاید افسردگی گرفتی منم خیلی وقتا اینجور میشم از خودم بدم میاد احساس پوچ بودن بهم دست میده تو در صورت امکان به یه مشاور مراجعه کن انشالله به حالت قبلیت برگردی

در عوض کلی استرس داره وای بیرون کسی مارو باهم نبینه وای بابام نفهمه الان دوست پسرم چیکار میکنه من پیشش نیستم بعدش کلی خواسته نا به جا دارن ازت اگه انجام ندی قهر میکنه اگه انجام بدی گناه کردی🤣🤣