دقیقا درسته
من هر وقت شکایت کردم در صورتی که خودش هم میدونه مقصر مادرشه باز طرف مادرشو گرفته.ولی وقتی ببینه مادرش مقصره من چیزی نمیگم از من حمایت میکنه
باید روی ویژگی های فردی کار کنیم.ی جور رفتار کنیم که کسی نتونه باهامون بد رفتار کنه.ریشه تمام این رفتارا برمیگرده به خودمون.وقتی اونقد اعتماد بنفس نداشته باشیم که هرکسو ناکسی بهمون توهین کنه نتیجش میشه همین نارضایتی هایی که هرروزه میبینیم
هه روانشناسا میدونن حرف نزنی نگی میشه غمباد و سکته؟ اصلا قبول ندارم
موافق نيستم
ادمها متفاوت هستن
بعضيها اينطور بار ميان، بايد پرشون كني! نكني يكي ديگه پرشون ميكنه
مادرشوهر من تمام وقت داره بد خاندان شوهرشو ميگه! به كسي هم رحم نميكنه! پدرشوهرم براش ميميره و حرفهاشو تكرار ميكنه!!!!
جاريمم هم اومد ، روش مادرشوهرمو پيش گرفت
الان برادرشوهرم تو مشتشه
من اينطور نبودم
تو عالم خودم بودم، بدي ميكردن، چشم پوشي ميكردم
الان شوهر منو هم مادرشوهرم پر ميكنه
نگاه شوهرم اينه ببينه ننش چي ميگه!
وای اصن سر چیزای مسخره
مثلا اینکه لباساشو پرت میکنه این طرف اون طرف
یا سر مبل لم میده
من باید اکثر چیزارو بهش یاداوری کنم بی خیاله
وقتی بحثمون میشه نمیمونه ارومم کنه میزاره میره بیرون
4ساله هنوز ارشدشو تموم نکرده شغل ازاد داره اون موقع ک اومدن خواستگاری میگفت همین تابستون تموم میشه درسم 3سال گذشته هنوز درگیر دانشگاه اقاییم
منم اینجور رفتاری دیدم.بجای اینکه ضعف نشون بدم پاشدم رفتم برا خودمم ریختمو پررو بازی دروردم.اگرم ته قابلمه چیزی نمونده باشه ی قاشق اوردم از غذای شوهرم خوردم به به و چه چه ام از اشپزی مامانش کردم و اینجور بدتر حرصش دادم هخخخ
من خیلی خیلی دوسش داشتم ولی حس میکنم دارم سرد میشم خیلی میترسم😞
بنظر من برو پیش مشاور.اول باید صبرمیکردیت اقا زندگیش روبه راه شه درسش تموم شه بعدش ازدواج میکردیت.متاسفانه شمارو به دست اورده و برای تموم کردن کاراش مث درسش داره دست دست میکنه.اگه نمیدونی بدون همه مردا ی بینظمی ذاتی دارن.بهترینش اینه بیخیالش شی
