چقدر رمانتیک ولی باید بگم از این خبرا نیست😁
من دختر دومم رو که زایمان کردم شوهرم و دختر بزرگم پشت در اتاق عمل نشسته بودن دخترمم کلی ذوق داشت تا بچه رو بردن بیرون شوهرم گفت وای باران بیا ببین آجیت چه نازه دخترم هم یه نگاه کرد نه گذاشت نه برداشت گفت این آجی منه؟ پس چرا ک و ن لختیه؟😂😂 البته اون لحظه من تو اتاق ریکاوری بودم اینارو شوهرم واسم تعریف کرد ترکیدم از خنده
موقع زایمان خنده؟؟؟؟ آر یو کیدینگ می؟؟؟
من ااق عمل ک اومدم نا نداشتم اما تا بچمو اوردن انگار جون گرفتم و بعدم با شوهرم بغلش کردیم وکلی ذوق وگریه و ...
اما از قبل و بعدش فقط خاطرات بد دارم ک امیدوارم برای هیچ مادری برای هیچ همسری پیش نیاد و ب خوشی طعم مادرشدن وپدرشدنو بکشن
😅😅😅😅 نمیری
من آخر زایمان همسرم اومد پیشم گفت خوب بود که طبیعی انتخاب کردی؟😒 برگشتم گفتم من از به دنیا اومدنم پشیمون شده بودم چیییی میگیییییی؟
جلو مامانش و مامانمم دو سه تا بارش کردم تا دلم خنک شد تا دو سه ماه هم هر وقت میدیدمش هی موبه مو تعریف میکردم چه اتفاقی افتاد، اونم دل ناززززززک به حالت غش میرسید
خنده اش فقط وقتیه ک ببینی بچت سالمه و سلامت ک بهترین حسیه ک ی ادم نیتونه تجربه کنه
