به مادرش گفتم مثلا خودشو مشاور عاااالم میدونه گفتم شما بهش بگو از دستش دلخورم
چی بگه خوبه 4 تا گذاشت تو کاسه تحویل خودم داد طرفداری بچه شو کرد
گفتم بابا من افسردگی گرفتم ی عااالمه داروهای هورمونی قبل و حین بارواری بخاطر ivf مصرف کردم
برگشته میگه تااااکی ما باید تورو درک کنیم
ب خودت بیا تمومش کن
چند وقت پیش به شوهرم گفتم من هنوز خوب نشدم درکم کن
میگه بعد 2سال و نیم میگم بابا اگه نخوایی میمونه تا اخر عمر باهامه
من خیلی خانمای مثل شما میشناسم ک دنبال ی ذره محبت بودن و هستن
منم مشکلات زیادی تو دوره مجردی و متاهلی داشتم و البته هنوز مشکل هست اوایل همش توقع داشتم یکی بیاد منو شاد کنه البته شوهرم خیلی بهم محبت میکنه ولی بازم تو مشکلات دلم میخواست همه منو حمایت روحی کنن با گذشت زمان یادم گرفتم هیچ کی مثل خودم نمیتونه ب خودم کمک کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
