2752
2734

شوهرم شغلش آزاد بود و من خودم آرایشگرم تو یه شهر کوچیک زندگی میکنم درامد خودم بد نیست ولی شوهرم خیلی درامدش پایینه ..ما پارسال تصمیم گرفتیم که شوهرم برا استخدامیا بخونه شاید فرجی بشه این شوهر بدبخت منم نشست ۸ ماه خوند و من خرجی خونه و قسط وامو هزار هزینه دیگه رو میدادم ..هر استخدامی که میزدن تا رشته ی شوهرمو یه نفر بیشتر نمیخوان ..دیگه شوهرم پشیمون شد و رفت سراغ کار کناف و سقف کاذب یادش گرفت و شروع به کار کرد ولی باز چون شهرمون خیلی کوچیکه کار زیادی توش انجام نمیشه تصمیم گرفت دو ماه ازم دور باشه و بره شهر های دیگه که با خودم میگفتم چه زندگییه با یه بچه من تنها تو این شهر هیچ کسو هم ندارم پیشم خونوادمم ۱۰۰۰ کیلومتر ازم دورن ..تا اینکه یه روز یه استخدامی به شوهرم میخوره و خوب نیرو میخواستن آتش نشانی بود ..امتحانو داد و قبول شد بهش گفتم این امتحان عملی داره خیلی سخته دیگه کار نکن و بیا تمرین کن سه ماه تمرین کرد و ۱۵ کیلو وزن کم کرد تو این مدت من با  سختی هم کار خونه رو میکردم هم کار مغازمو که درامدش کفاف خرج یه خونواده رو نمیداد ..از اون ور هم خونواده شوهرم زیاد حمایتمون نمیکردن با اینکه نزدیکمون بودن ..

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



ای بابا شوهر من تو یه شرکت دولتی قبول شد با رتبه عالی حقشو خوردن پارتی بازی کردن خدا ازشون نگذره😔

توت فرنگی سابق هستم کاربریمو‌ترکوندم این کاربری جدیدمه😃۲۴ مرداد رسما‌ نامزد شدم 💖💍 ۷ماه نامزد بودم..💑 ۱۵فروردین عقد کردم ❤🏩تیکرمم تیکر بارداری نیست 😰😂 تیکر ولنتاینه💏💓
2731

لایک کن

چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر؟                                 هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر🙂                                  چیزی که وحشتناک بود حس می کردم                                                 نه زندهِ زنده هستم نه مُردهِ مرده  💔بهترین هرکس اون چیزیه که خودش دوست داره‌یه زوج جوون دیدین نگید " عه تو که از همسرت خیلی سرتری"دوستتون یه لباس خرید نگید "رنگ بهتر نداشت؟" و...بقیه که نباید به سلیقه ما زندگی کنن!کاری نکنیم که اطرافیانمون از ترس حرفای ما قید دوست داشتن هاشونو بزنن..تو زندگی آدما همیشه مرز های باریکی وجود دارن بین رک بودن و بیشعوری ، بین احترام و چاپلوسی ، بین اعتماد به نفس و خود شیفتگی ...این مرزها تعیین کننده ی بزرگی آدماست یادشون بگیریم.

دیگه با هزار تومن دو هزار تومن میساختیم ...تا اینکه بعد از سه ماه امروز جواب امتحان عملی رو میزنن و میبینیم قبول نشدیم ..منو شوهرم خیلی ناراحت شدیم با خودم میگفتم تا سم بخوریم و این زندگی رو تموم کنیم اما به بچم فکر میکردم که چه میشه ..دلم برا شوهرم میسوزه وقتی نگاش میکنم انگار تمام زندگیش یهو نابود شد ..خیلی دل خوش کرده بودیم ..خانما من اینا رو گفتم که ببینید کار ما جوونا به کجا رسیده که یه حقوق سه تومنی رو برا خودمون خدا کردیم و میگیم یا مرگ یا زندگی واقعا بدبختیم..

چ میشه کرد عزیز منم بعداز ۳سال دوری دلخوش اتش نشانی بودم ک رد شد و دوباره دوری و دوری....هیچی از بزرگ شدن دخترم ندید وقتیم میاد با باباش احساس غریبی میکنه...بازم شکر خدا بزرگه میگذره

دیگه با هزار تومن دو هزار تومن میساختیم ...تا اینکه بعد از سه ماه امروز جواب امتحان عملی رو میزنن و ...

درکت میکنم ما هم تو همچین مخمصه ای افتادیم

میشه واسه مامان شدنم یه صلوات مهمونم کنی    🌹🌹              
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687