مادربزرگم فوت شده دیشب مامانم بهم نگفت ک برم.موقع تشییع جنازه دختر عموم زنگ زد تا بچه هارو اماده کنمبریم خاک کرده بودن تموم شده بود.کلی حرص خوردم اعصابم خورد شد از دست مامانم ک ی خبرب من نمیده.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب خیلی بده دیگه بخاطر اینکه اون یکی خراب نشه ادمو بی اطلاع میزارن منو پاگشا دعوت کرده بودن عموام ب ...
دقیقا ما رو حتی وسط راهم برگردوندن... یه بار داشتیم میرفتیم خونه جاری بزرگه،بعد توی راه زنگ زدن که حالا واجب نیست بیاین و فلانی (برادرشوهر کوچیکی و زنش) هم نمیاین و... ما هم برگشتیم... بعد جاری بزرگم گفت چرا نیومدین، گفتن تو ترافیک گیر کردین 😳😳😐