موضوعش راجع به زندگی ، و اهدافی که باید برای خودت تعیین کنی . شاید موضوعش تکرای باشه ولی بسیار زیبا نوشته شده . موقع خوندنش یه طوری غرق میشی که درونت تاثیر گزار میشه .
اینم چند خط از کتاب ، از کتابراه برداشتم ،
خدای ناعادل جهان کمی مهربان باش!! چرا عدهی کمی از بندگانت بسیار زیاد دارند و عدهی زیاد دیگر، بسیار کم دارند و معلم پرورشی مدرسهی ما از صفوف کم جمعیت نماز ظهر مدرسه، از دست ما ناراحت است؟
چرا از دست تو ناراحت نیست؟
بیخیالِ حاتمیکیا میشوم تا خواهرم را پیدا کنم، اما او قایم با شک را با سُکسُکی غافلگیرانه در لحظات مرور خاطراتم، تمام شده دانسته. تکیه دادنش به صندلی ماشین و به بیرون نگاه کردنش، این را میگوید.