نه والا من اصراری ندارم بشه ...توکل کردم به خدا
دیگه طاقت یه زندگی اشتباه دیگه ندارم ...
نه مدرکش چشمامو نگرفته فقط خواستم اطلاعات کلی بدم در جریان باشین😘
بله درست میگی مشاور رو میرم
ولی تو این مدت ۸ ماه پیش پدر و مادر آقا بوده و ازشون نگهداری کرده پیش خاله هاشم می ره...
حتی مامان نگرانی رو گفت گفت ما هستیم من نگه میدارم خاله ها هستن ...میدونم سخته یه دفعه وارد زندگی بچه دار بشن
همسایه ما هم عین شرایط شما رو داشت البته خیلی سال پیش الان رابطه اش با پسر شوهرش اونقد خوبه حتی صمیمی تر از رابطه خودش با بچه هاشه الانم پسر شوهرش متخصص قلبه و ماشاالله وضعشون خیلی توپه راستی فضولی نباشه بچه ها پسرن یا دختر؟؟
الهی فدات شم ....
قسمت و تقدیر تو راههه🥰
به خدا من بعد جداییم اذیت شدم
مجبورم ازدواج کنم مجبورم راه بدم وگرنه دل خوشی ندارم
ما هم سختی خودمونو داریم
ولی چه فایده فقط بیان و برن
از خدا بخوایم خوبش و اون که میخواد برامون بیاد
خدا نکنه ولی نمیدونم دنیا چرا اینقد بی رحمه ،واقعا خدا چرا اینجوریه اصلا نمیفهممش ماهم خسته شدیم بسکه بد گفتن بهمون بد شنیدیم بسکه زدن تو سرمون قربون خدا ک انگار نه انگار هر چیم توکل کردیم هیچی فقط سنم رفت بالا تازه فهمیدم ۳۴ ۳۵ سالم شده هنوز مثل ۱۸ سالگیم دارم انتظار میشم یکی بیاد جلو ،یعنی حصرت به دل شدم رفت تف تو روزگار مزخرف
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
