اون میدونه که پسرش و از دست داده.........و فکر میکنه که تو اونو ازش گرفتی برای همین با عصبیت تمام یه کارهایی میکنه که این وسط و یه جوری پاره کنه و خودش و جا بده.............. اما عزیزم هر چی تقلا کنه فایده نداره شما جلوتری پس غمگین نباش از سلاحت استفاده کن....یعنی چون نزدیکتری و ارتباطت با شوهرت بیشتر میتونی با منطق و جرف کارهای زشت مادرش و بهش نشون بدی کم کم شوهرت میپذیره عزیزم
اگر قرار بود دری بسته بماند به جای آن دیوار می گذاشتند.