بعضی روزا می ره اونجا برمیگرده عصبیه من فک می کنم یا پرش می کنن یا یه چیزی میگن شوهرمم میره تو فکر یا بحث می کنه باشون گبه هر حال ترکشش سمت من میاد واسه اینه راضی نیستم بره
جدیدا پیله کردن که هر روز ناهار بیاد پیش ماا
اخه من ساعت 5 خونه میرسم محل کارم خیلی دوره
منم هر روز غذا درست می کنم می زارم براش
هر سررررررررررررری میگن بیاد پیش ما من نمی دونم چجوری حالی شون کنم که دوست ندااارم اقا
باید صبر پیشه کنی خوتو حساس نشون نده به رفت وامدش کم کم درس میشه اولشع اونه
ببین عزیزم تازه ازدواج کردی سعی کن شوهرت بشه موم دستت
پس سعی نکن زیاد دعوا کنی باهاش ک چرا وابسته ای
اصلا ب روی خودت نیار
فقط سعی کن در طول هفته یه دفعه بری اونجا روزای دیگه خودتو مشغول کن بگو عزیزم فلان کارو دارم
میخام برم فلان جا
سیاست داشته باش و انقدر بهش محبت کن
وقتی ام ک دو دفعه شوهرت تنها بره اونجا از کارش پشیمون میشه چون ازش میپرسن زنت کو
و مجبور میشه ک با تو بره حتما
وقتی ام ک بچه دار بشی عمرا دیگه بره
کم کم درگیر زندگی میشه و رفت و امدش کم میشه اونجا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
