بیاین بگین وقتی فهمیدین باردارین جطوری ب شوهراتون گفتین؟؟

قصد داشتم سورپرایزش کنم خودش فهمید خورد تو ذوقم

من هنوز ب شوهرم نگفتم باردارم

البته باردارم نیستم

البته شوهرم ندارم

من نمیدونستم چ جوری بگم....اومد خونه گفتم عزیزم من بی بی میزنم میزارم تو دستشویی تو برو جواب و ببین بیا خبربده

مثلادمن نمیدونستم😶

ولی خودم قبلش یکی زده بودم.

حوصله سوپرایز واینا نداشتم راستش

امیدوارن ارزوی همچین روزی به دلم نمونه برام دعا کنین 

از دسشویی اومدم بیرون گفتم مثبت بود 

من چون خودم قصد بارداری نداشتم همون لحظه که دیدم بی بی چک مثبته جیغ زدم و گریه کردم بعد که شوهرم پرسید چیشده گفتم بدبختم کردی😂😂

الان پشیمونم چرا سورپرایزش نکردم

من مطمئنم هیچوقت نمیتونم سورپرایزش کنم چون خودش همش حواسش هست اگرم مشکوک به بارداری باشم خودش میبرم ازمایش بدم خودشم باهام میاد جوابشو بگیریم

خودش بی بی خرید تو آشپزخونه داشت چای دم میکرد منم تو دستشویی بی بی زدم اومدم بیرون. دیدم قیافه شوهرم رنگش پریده گفتم مثبته شوک و خوشحالی داشت ولی من گریه میکردم نه از خوشحالی! شوک اینو داشتم حالا چکار کنم

من دیروز شک کرده بودم بهش گفتم شک دارم گف میکشمت میزنم تو دهنت دندونات بریزه😐😐😐جنی شده بود حاج عاقا

امروز جلو چشمش بیبی زدم مثبت شد همش بغلم میمرد فشارم میداد گفتم چته چیه گف خوشحالم گفتم چرا گف بچه داریم دیگه 😍😍😍

ایشالاه عزیزم..خدابزرگه..راستی منم ی مدتیه برای مشکل یبوست وعدم تمرکز پسرم ازهومیوپاتی دارو میگیرم..بنظرتون جواب میده؟

وقتی بی بی مثبت شد قبلش نمازصبحم وخوندم وبعدمثبت شدن همسرم وبزور ازخواب بلندکردم گفتم مثبته خیییلی گریه کردم سجده شکرگذاشتم ظهرم نمازشکرخوندم

همسرمم گیج خواب بود بهم گفت تبریک میگم بهت بعدبه شوخی میگفت تبریک به من تبریک به توتبریک به همه☹☹☹☹

خوابید بعدمن خوابم برد بلندشدومن وبیدارکرد گفت راست گفتی؟

گفتم بله بعدش گفت مواظب خودت باش ازمایش بده اگه مثبت بودخبرم بده

خبرش دادم وحسابی خوشحال شد 

چی زده بود حاج اقا دیروز؟😂

اوووه چقدر پیگیر😀

اره خیلی.بیش از حد تیزه اصلا نمیشه چیزیو ازش قایم کرد