میخوام از دست مهمونا برم شهرستان زندگی کنم

نه گلم منم چند بار مهمان اینجوری داشتم به شوهرم گفتم بگو بیان کمک کنن دست تنها نمیتونم دیگه یاد گرفت گفت 

خوب چکار داری بزار سفارش بده پول تو جیل خودش نمیمونه بهتر از این بری تو اشپزخونه اعصابت خرد بشه 

من خونه خواهرم اصفهانه التماس میکنه که توروخدا بهمون سر بزن سالی یه بار اونم نهایتا 5 روز بمونم تازه نمیزارمم همش خرج کنه یا میرم خرید میکنم یا بیرون مهمونشون میکنم شوهرشم وقتی ناراحت میشه میگمش من اینجوری راحترم اصلا نمیتونم مزاحم کسی باشم چطوری اینا میان چند روز میمونن.........مثلا خالم عقد دخترش بود التماس که بیاین تهران اینقد زنگ زد من چون پسرم دوسالشه و یکم شیطون نمیرم زیاد جایی که مزاحم کسی نشه بخدا دوروز رفتم بعدش برگشتم گفتم پسرم میخاد بازی کنه ایناهم آپارتمانن اذیت میشن تازه تو اون دو روزم همش بیرون بودم 

عیب نداره یک شب خونه مادرت بمون بقیه رو برو خونه اونا تلپ شو 

ای بابا چقدر پرون خدا به دادت برسه بس خودت خرج تراشی کن برای خونه یک روز بگو اینو بخریم اونو بخریم بلکه پول کم بیاره شوهرت کم مهمونی بده اونا بیان خوش بهشون بگزره 

عمه منم مثل شماس شوهرش سر کشتی کار میکنه تو بندر اینا خونشون اهواز بود ولی خانواده شوهرش و کل فامیل هر روز به یه بهانه ایی از اصفهان اینجا بودن اینم رفت اصفهان زندگی کرد که راحت شه البته شوهرش 14 روز کاره 14روز استراحت........ولی بازم شوهرش سختشه ماهی دوبار رفت و آمد تو جاده ها ولی خوب اینجوری اعصابشون راحت شد از این مهمان بازیا

اینا نمیری خونشون اینقد روشون زیاده هر روز پلاسن اونجا  وای بحالی که بری خونشون دیگه میگن وظیفشه که میزبانمون باشه اومده خونمون مونده

به نظرم حالا که اینا اینقدر پرو تشریف دارن تو هم باید یه کم پررو بشی.وقتی میان قشنگ رسما ازشون کمک بخواه.مثلا بده سالاد درست کنن یا بگو زحمت برنج رو شما بکش امروز من خونه رو جارو کنم. یا سبزی بخر بگو تا من ناهار درست میکنم شما اینا رو پاک کن. یا اگه یه غذایی رو خوب درست میکنه بگو مثلا قورمه سبزی شما خیلی خوشمزه میشه امروز یه قورمه سبزی برای ما بپز.والله بیشتر از یه وعده دیگه مهمون حساب نمیشه باید پا بشه کمک کنه.

خدا صبرت بده خواهر فقط حتما يه برنامه اي چيزي بريز من كه فقط شنيده اعصابم داغون شد 

خوبه اگه میدونی همش میان کمک نمیکنن تلپ میشن یک بار جلو چشمشان شروع کن داد زدن سر شوهرت بگو خسته شدم ما یک فامیل دور داریم هربار مهمان میره خونش البته فامیل شوهرش شروع میکنه داد بی داد با شوهرش شوهرش هم میگه این فقط مهمون میاد با من دعوا میکنه ما مشکلی نداریم دیگه الان چند سالی هیچکدوم از فامیل شوهر نمیرن خونش

خوب كار كرده